ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وزیر امور اقتصادی و دارایی:
تورم به ارث رسیده از دولت قبل در ۷۰ سال گذشته بیسابقه است
وزیر اقتصاد از کاهش تورم در آذر ماه امسال پس از چهار ماه تلاش شبانهروزی مسئولان خبر داد و گفت: چالشهای بزرگ از جمله تورم بیسابقه در ۴ سال گذشته، بهعنوان میراث برخی کوتاهیهای دولت پیشین و نیز فشارهای ناجوانمردانه وارده از سوی دشمنان خارجی، به طور کامل به دولت سیزدهم منتقل شد. به گزارش وزارت اقتصاد، سید احسان خاندوزی پنجشنبه ۱۶ دی ماه در جمع نمازگزاران مسجد امام رضا(ع) منطقه ۱۱ تهران اظهار داشت: دولت سیزدهم در شهریور ماه در شرایطی شروع به کار کرد که ما در حال تجربه تورم بسیار بالا برای چهارمین سال پیاپی بودیم، امری که در ۷۰ سال اخیر، بیسابقه بود. وی گفت: ما پیش از این و مثلاً در دوران جنگ تحمیلی یا دوران سازندگی تجربه تورم بالا را داشتیم اما هر کدام بلافاصله کنترل شده بودند ولی اینکه چهار سال مداوم شاهد کاهش مستمر قدرت خرید مردم باشیم، کاملاً بیسابقه بود. وزیر اقتصاد تصریح کرد: دولت سیزدهم در این شرایط و در حالی شروع به کار کرد که دولت پیشین در چند ماهه ابتدای سال [1400]، ۵۰ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی برای تأمین هزینههای جاری گرفته بود و علاوه بر افزایش بیسابقه نرخها، شاهد کمبود برخی کالاها در سطح شهرهای بزرگ و تشکیل صفهای طولانی برای تهیه اقلامی مثل مرغ بودیم. خاندوزی تصریح کرد: عمده این چالشها، بهعنوان میراث برخی کوتاهیها و اشتباهات دولت پیشین و نیز فشارهای ناجوانمردانه وارده از سوی دشمنان خارجی، به طور کامل به دولت جدید منتقل شد به نحوی که بخش بزرگی از جلسات ستاد اقتصادی دولت را به پیدا کردن راه حلی برای گذر از آنها بدون استقراض از بانک مرکزی اختصاص دادیم. وزیر اقتصاد با بیان این که خلق بیضابطه پول توسط نظام بانکی و اضافه خرجیهای دولت، دو منشأ اصلی تورم هستند، اظهار داشت: در چهار ماه نخست فعالیت دولت، وقت و توان بسیار زیادی در درجه اول صرف کنترل نرخ ارز در شرایطی شد که عدهای میکوشیدند در آستانه مذاکرات وین، با افزایش مصنوعی قیمت آن، تیم مذاکره کننده کشورمان را تحت فشار قرار دهند. خاندوزی تصریح کرد: از جمله نتایج تلاشهای بیوقفه و شبانه روزی همکاران ما در وزارت اقتصاد و تیم اقتصادی دولت این بود که سرانجام حدود یک ماه قبل، موفق شدیم در شرایط محرومیت از درآمدهای نفتی، پاداش پایان خدمت معلمان بازنشسته سال ۱۳۹۹ را پرداخت کنیم.
سرخابیهای پایتخت و گل گهر سیرجان علی رغم وعده های مسئولان فدراسیون از لیگ قهرمانان 2022 آسیا حذف شدند
جمعه سیاه فوتبال ایران
گروه ورزشی/ هفتههای پرتلاطم برای فوتبال ایران و 2 تیم پرهوادار پایتخت و همچنین سیرجانیها پایانی تلخ داشت و سرانجام پس از وعده وعیدهای بسیار از سوی مسئولان فدراسیون فوتبال، باشگاههای پرسپولیس و استقلال از حضور در لیگ قهرمانان 2022 آسیا حذف شدند. چندی پیش بود که AFC با ارسال نامهای بلند بالا و چندصد صفحهای به فدراسیون فوتبال ایران از ابهامات زیاد پرونده سرخابیهای پایتخت و همچنین تیم گلگهر سیرجان در مسیر دریافت مجوز حرفهایسازی خبر داد و در ادامه
5 روز مهلت برای دفاع در نظر گرفت. گرچه هواداران میلیونی دو تیم نمیخواستند باور کنند اما در واقع مشکلات و ایرادات آنقدر بزرگ و کهنه بود که مشخص بود باید منتظر حذف نمایندگان کشورمان باشیم. مسائل مالیاتی، مالکیت مشترک و بدهیهای داخلی و خارجی مهمترین موانع بودند. پس از این اتفاق تلاشهایی صورت گرفت و وزیر ورزش و جوانان به موضوع ورود کرد. حمید سجادی هر کاری را که میشد در مدت زمان کوتاه انجام داد در پیش گرفت و حتی مالکیت ۲ باشگاه نیز قرار شد به وزارتخانههای دیگر سپرده شود اما هیچکدام برای حل مشکل سرخابیها کافی نبود و سرانجام کنفدراسیون فوتبال آسیا زیر بار دفاعیات نرفت و دیروز خبر رسمی حذف پرسپولیس، استقلال و گلگهر سیرجان از لیگ قهرمانان اعلام شد. ایافسی اعلام کرد که خبر رد درخواست برای مجوز حرفهای به این 3 باشگاه ابلاغ شده است. بر این اساس تیمهای فولاد و سپاهان به صورت مستقیم راهی مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا خواهند شد. البته کنفدراسیون فوتبال آسیا در فایل پیوست جداگانه اعلام کرده که این پرونده به دبیرخانه کمیته انضباطی و اخلاقی AFC ارسال میشود تا تحقیقات بیشتر و اقدامات لازم (در صورت نیاز) صورت بگیرد.
دلایل و مقصران رد مجوز سرخابیها
بررسی دلایل حذف سرخابیها از لیگ قهرمانان آسیا نشان میدهد، اصلیترین مشکل این دو باشگاه که باعث صادر نشدن مجوز حرفهای آنها شد، مالکیت مشترک بوده است که البته در هفتههای اخیر وزارت ورزش اداره باشگاه پرسپولیس را به وزارت دارایی و استقلال را به وزارت صمت واگذر کرد اما این اقدام که باید توسط وزارت ورزش در دولت پیشین انجام میشد، صورت نگرفت تا دیگر دیر شده باشد و AFC متقاعد نشود و این مشکل را حلنشده قلمداد کند. علاوه بر این یکی دیگر از مشکلات این 2 باشگاه زیرساختی است که به ورزشگاه آزادی مربوط میشود و شامل نداشتن تیر دروازه ذخیره، استاندارد نبودن ورودیها و خروجیها در صورت بروز حادثه، نداشتن ۱۱ دوش در رختکن تیمها (درحال حاضر ۴ دوش فعال وجود دارد) و همینطور استاندارد نبودن سرویسهای بهداشتی است. از دیگر مشکلات 2 تیم بحث پرداخت مطالبات بود که پرسپولیس در این موضوع به دلیل عدم پرداخت مطالبات گابریل کالدرون در موعد مقرر ۱۰ شهریور ماه به مشکل برخورد که البته آبیها این مشکل را نداشتند و تمام مشکل این باشگاه به مالکیت مشترک و ایرادات ورزشگاه آزادی بر میگشت. اما مهدی تاج به عنوان تنها عضو ایرانی و مؤثر در کنفدراسیون فوتبال آسیا به عنوان نایب رئیس در این مدت میتوانست حداقل تلاشی را جهت حل مشکلات انجام دهد اما یا تلاشی صورت نگرفت یا اگر هم شد کافی و مؤثر نبود؛ مثل همیشه... بدیهی است که این مشکلات برای امروز و دیروز و همین چند ماه گذشته نبود و باید خیلی زودتر به آنها رسیدگی میشد. برخی از این مشکلات محصولاتی بودند که بذر آن چند سال پیش کاشته شد. وزیر پیشین ورزش و جوانان، مدیران عامل پیشین سرخابیهای پایتخت و دیگر مدیرانی که نقشی پررنگ در این ناکامی دارند، باید پاسخگو باشند.
مشکلاتی که فوتبال در زمان سلطانی فر دچار آن شد
سید حجت کریمی، عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال در واکنش به حذف استقلال و پرسپولیس از آسیا اظهار کرد: «در دوران مدیریتی آقای سلطانیفر در ورزش ایران، فوتبال ما دچار مشکلات زیادی شد و در نهایت ما شاهد این اتفاق هستیم. آقای سجادی در این مدت خواست تمام تلاش خود را برای رفع این مشکل انجام دهد اما وقتی زیرساختها خراب باشد، نمیتوان کار خاصی انجام داد. الان کلی هوادار برای چنین مسألهای بسیار غمگین
هستند.» وی گفت:« اگر قرار باشد همه مشکلات برطرف شود، باید زمان زیادی صرف شود. ما اول باید مشکلات قبلی را حل کنیم. سردار آجورلو واقعاً دارد تلاش میکند و هر روز هم جلسه برگزار میشود و با وزارتخانه هم دارد هماهنگیهای لازم را انجام میدهد تا بتوانیم مشکلات را برای یک سال آینده حل کنیم.»
خبر مهم؛ مجوز ملی فوتبال ایران
فدراسیون فوتبال پس از سالها در تلاش است که یک طرح مهم را عملیاتی کند. بنا بر این طرح اگر تیمی نتواند چک لیستهای لازم برای حضور در رقابتهای لیگ برتر را تیک بزند حق شرکت دراین رقابت را نخواهد داشت. به نظر میرسد این چک لیستها شامل مسائلی مثل امکانات سختافزاری (زمین و استادیوم) و همچنین مسائل مالی (صفر بودن حساب و نداشتن شکایت یا تضامین بانکی لازم) باشد.
بازتاب حذف استقلال و پرسپولیس در رسانههای خارجی
پس از این اتفاق رسانههای دنیا نسبت به حذف 3 نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا واکنش نشان دادند و رسانه فرانسوی africafootunited خبر حذف 3 نماینده ایرانی را کار کردند.
سایت یونانی politic نیز از حذف
3 نماینده ایران از لیگ قهرمانان آسیا به دلیل عدم ثبت مجوز حرفهای نوشت. فرانس 24 نیز خبر حذف استقلال، پرسپولیس و گلگهر را نیز کار کرد و از غیبت 3 تیم ایرانی در لیگ قهرمانان آسیای سال 2022 صحبت کرد. رویترز نیز از رسیدن فولاد به طور مستقیم به لیگ قهرمانان آسیا پس از حذف 3 نماینده کشورمان
نوشت.
غایبان بزرگ لیگ قهرمانان آسیا از ژاپن و چین
طبق گزارش سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا، 50 تیم از کشور ژاپن نتوانستند مجوز حرفهای خود را به ثبت برسانند که از مهمترین آنها میتوان به باشگاه ویسل کوبه، کاشیما آنتلرز، یوکوهوما مارینوس، ناگویا گرامپوس و اوراواردز اشاره کرد. تمامی باشگاههای چین نیز طبق گزارش کنفدراسیون فوتبال آسیا نتوانستند مجوز لازم را دریافت کنند و این تیم نمایندهای در حال حاضر در این رقابت ندارد. امارات نیز نتوانست مجوز حضور الجزیره (قهرمان فصل گذشته لیگ امارات) را کسب کند. همه نمایندههای استرالیا، عربستان، قطر و عراق در این رقابت حضور خواهند داشت. در کره جنوبی نیز از 18 تیم، 15 تیم توانستند مجوز لازم را دریافت کند.
بــــرش
خلعتبری: سپاهان حرفهای زیادی در آسیا دارد
محمدرضا خلعتبری بازیکن سپاهان در مورد اینکه با حذف استقلال و پرسپولیس، سپاهان سهمیه مستقیم حضور در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا را به دست آورد، گفت: «در مورد استقلال و پرسپولیس من نمیتوانم صحبت کنم اما به هر حال شرایط طوری شد که سهمیه مستقیم گرفتیم. انشاءالله بتوانیم در آسیا نماینده شایستهای برای ایران باشیم. تیمی که داریم حرفهای زیادی برای گفتن دارد. ما صد درصد آماده حضور در لیگ قهرمانان آسیا هستیم. تیمی با تجربه و بازیکنان خیلی خوبی داریم. حتی بازیکنان جوان ما هم سابقه حضور در آسیا را دارند. بسیاری از بازیکنان ما ملیپوش بودند. محرم نویدکیا هم سابقه بازی در فینال لیگ قهرمانان را دارد. در کل شرایط تیم ما خیلی خوب است و امیدوارم بتوانیم نتایج قابل قبولی بگیریم تا باعث شادی و سرافرازی هوادارانمان و اهالی فوتبال کشور شویم.»
5 روز مهلت برای دفاع در نظر گرفت. گرچه هواداران میلیونی دو تیم نمیخواستند باور کنند اما در واقع مشکلات و ایرادات آنقدر بزرگ و کهنه بود که مشخص بود باید منتظر حذف نمایندگان کشورمان باشیم. مسائل مالیاتی، مالکیت مشترک و بدهیهای داخلی و خارجی مهمترین موانع بودند. پس از این اتفاق تلاشهایی صورت گرفت و وزیر ورزش و جوانان به موضوع ورود کرد. حمید سجادی هر کاری را که میشد در مدت زمان کوتاه انجام داد در پیش گرفت و حتی مالکیت ۲ باشگاه نیز قرار شد به وزارتخانههای دیگر سپرده شود اما هیچکدام برای حل مشکل سرخابیها کافی نبود و سرانجام کنفدراسیون فوتبال آسیا زیر بار دفاعیات نرفت و دیروز خبر رسمی حذف پرسپولیس، استقلال و گلگهر سیرجان از لیگ قهرمانان اعلام شد. ایافسی اعلام کرد که خبر رد درخواست برای مجوز حرفهای به این 3 باشگاه ابلاغ شده است. بر این اساس تیمهای فولاد و سپاهان به صورت مستقیم راهی مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا خواهند شد. البته کنفدراسیون فوتبال آسیا در فایل پیوست جداگانه اعلام کرده که این پرونده به دبیرخانه کمیته انضباطی و اخلاقی AFC ارسال میشود تا تحقیقات بیشتر و اقدامات لازم (در صورت نیاز) صورت بگیرد.
دلایل و مقصران رد مجوز سرخابیها
بررسی دلایل حذف سرخابیها از لیگ قهرمانان آسیا نشان میدهد، اصلیترین مشکل این دو باشگاه که باعث صادر نشدن مجوز حرفهای آنها شد، مالکیت مشترک بوده است که البته در هفتههای اخیر وزارت ورزش اداره باشگاه پرسپولیس را به وزارت دارایی و استقلال را به وزارت صمت واگذر کرد اما این اقدام که باید توسط وزارت ورزش در دولت پیشین انجام میشد، صورت نگرفت تا دیگر دیر شده باشد و AFC متقاعد نشود و این مشکل را حلنشده قلمداد کند. علاوه بر این یکی دیگر از مشکلات این 2 باشگاه زیرساختی است که به ورزشگاه آزادی مربوط میشود و شامل نداشتن تیر دروازه ذخیره، استاندارد نبودن ورودیها و خروجیها در صورت بروز حادثه، نداشتن ۱۱ دوش در رختکن تیمها (درحال حاضر ۴ دوش فعال وجود دارد) و همینطور استاندارد نبودن سرویسهای بهداشتی است. از دیگر مشکلات 2 تیم بحث پرداخت مطالبات بود که پرسپولیس در این موضوع به دلیل عدم پرداخت مطالبات گابریل کالدرون در موعد مقرر ۱۰ شهریور ماه به مشکل برخورد که البته آبیها این مشکل را نداشتند و تمام مشکل این باشگاه به مالکیت مشترک و ایرادات ورزشگاه آزادی بر میگشت. اما مهدی تاج به عنوان تنها عضو ایرانی و مؤثر در کنفدراسیون فوتبال آسیا به عنوان نایب رئیس در این مدت میتوانست حداقل تلاشی را جهت حل مشکلات انجام دهد اما یا تلاشی صورت نگرفت یا اگر هم شد کافی و مؤثر نبود؛ مثل همیشه... بدیهی است که این مشکلات برای امروز و دیروز و همین چند ماه گذشته نبود و باید خیلی زودتر به آنها رسیدگی میشد. برخی از این مشکلات محصولاتی بودند که بذر آن چند سال پیش کاشته شد. وزیر پیشین ورزش و جوانان، مدیران عامل پیشین سرخابیهای پایتخت و دیگر مدیرانی که نقشی پررنگ در این ناکامی دارند، باید پاسخگو باشند.
مشکلاتی که فوتبال در زمان سلطانی فر دچار آن شد
سید حجت کریمی، عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال در واکنش به حذف استقلال و پرسپولیس از آسیا اظهار کرد: «در دوران مدیریتی آقای سلطانیفر در ورزش ایران، فوتبال ما دچار مشکلات زیادی شد و در نهایت ما شاهد این اتفاق هستیم. آقای سجادی در این مدت خواست تمام تلاش خود را برای رفع این مشکل انجام دهد اما وقتی زیرساختها خراب باشد، نمیتوان کار خاصی انجام داد. الان کلی هوادار برای چنین مسألهای بسیار غمگین
هستند.» وی گفت:« اگر قرار باشد همه مشکلات برطرف شود، باید زمان زیادی صرف شود. ما اول باید مشکلات قبلی را حل کنیم. سردار آجورلو واقعاً دارد تلاش میکند و هر روز هم جلسه برگزار میشود و با وزارتخانه هم دارد هماهنگیهای لازم را انجام میدهد تا بتوانیم مشکلات را برای یک سال آینده حل کنیم.»
خبر مهم؛ مجوز ملی فوتبال ایران
فدراسیون فوتبال پس از سالها در تلاش است که یک طرح مهم را عملیاتی کند. بنا بر این طرح اگر تیمی نتواند چک لیستهای لازم برای حضور در رقابتهای لیگ برتر را تیک بزند حق شرکت دراین رقابت را نخواهد داشت. به نظر میرسد این چک لیستها شامل مسائلی مثل امکانات سختافزاری (زمین و استادیوم) و همچنین مسائل مالی (صفر بودن حساب و نداشتن شکایت یا تضامین بانکی لازم) باشد.
بازتاب حذف استقلال و پرسپولیس در رسانههای خارجی
پس از این اتفاق رسانههای دنیا نسبت به حذف 3 نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا واکنش نشان دادند و رسانه فرانسوی africafootunited خبر حذف 3 نماینده ایرانی را کار کردند.
سایت یونانی politic نیز از حذف
3 نماینده ایران از لیگ قهرمانان آسیا به دلیل عدم ثبت مجوز حرفهای نوشت. فرانس 24 نیز خبر حذف استقلال، پرسپولیس و گلگهر را نیز کار کرد و از غیبت 3 تیم ایرانی در لیگ قهرمانان آسیای سال 2022 صحبت کرد. رویترز نیز از رسیدن فولاد به طور مستقیم به لیگ قهرمانان آسیا پس از حذف 3 نماینده کشورمان
نوشت.
غایبان بزرگ لیگ قهرمانان آسیا از ژاپن و چین
طبق گزارش سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا، 50 تیم از کشور ژاپن نتوانستند مجوز حرفهای خود را به ثبت برسانند که از مهمترین آنها میتوان به باشگاه ویسل کوبه، کاشیما آنتلرز، یوکوهوما مارینوس، ناگویا گرامپوس و اوراواردز اشاره کرد. تمامی باشگاههای چین نیز طبق گزارش کنفدراسیون فوتبال آسیا نتوانستند مجوز لازم را دریافت کنند و این تیم نمایندهای در حال حاضر در این رقابت ندارد. امارات نیز نتوانست مجوز حضور الجزیره (قهرمان فصل گذشته لیگ امارات) را کسب کند. همه نمایندههای استرالیا، عربستان، قطر و عراق در این رقابت حضور خواهند داشت. در کره جنوبی نیز از 18 تیم، 15 تیم توانستند مجوز لازم را دریافت کند.
بــــرش
خلعتبری: سپاهان حرفهای زیادی در آسیا دارد
محمدرضا خلعتبری بازیکن سپاهان در مورد اینکه با حذف استقلال و پرسپولیس، سپاهان سهمیه مستقیم حضور در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا را به دست آورد، گفت: «در مورد استقلال و پرسپولیس من نمیتوانم صحبت کنم اما به هر حال شرایط طوری شد که سهمیه مستقیم گرفتیم. انشاءالله بتوانیم در آسیا نماینده شایستهای برای ایران باشیم. تیمی که داریم حرفهای زیادی برای گفتن دارد. ما صد درصد آماده حضور در لیگ قهرمانان آسیا هستیم. تیمی با تجربه و بازیکنان خیلی خوبی داریم. حتی بازیکنان جوان ما هم سابقه حضور در آسیا را دارند. بسیاری از بازیکنان ما ملیپوش بودند. محرم نویدکیا هم سابقه بازی در فینال لیگ قهرمانان را دارد. در کل شرایط تیم ما خیلی خوب است و امیدوارم بتوانیم نتایج قابل قبولی بگیریم تا باعث شادی و سرافرازی هوادارانمان و اهالی فوتبال کشور شویم.»
معاون اول رئیس جمهور ، وزیر کشور و وزیر نیرو برای پیگیری مشکلات سیلزدگان راهی استانهای سیستان و بلوچستان، فارس، هرمزگان و کرمان شدند
پای درد دل خانه بهدوشان
اخبار مربوط به سیل جنوب را در صفحات 13 تا 16بخوانید
«ایران» در گفتوگو با کارشناسان دلایل عدم شیوع انفجاری سویه امیکرون در کشور را بررسی میکند
ایران را آبی نگه داریم
امریکا و اروپا همزمان با شیوع سویه جدید کرونا با کمبود تخت بیمارستانی مواجه شدند
فریبا خان احمدی
خبرنگار
واریانت امیکرون در امریکا و انگلیس جولان میدهد. پس از دلتا حالا این سویه جدید امیکرون است که زمستان سیاه کرونایی را در سال نوی میلادی برای اروپاییها و امریکاییها رقم زده است. آن هم در کمتر از 6 ماه بعد از تزریق دوز دوم واکسن که امیکرون جایگزین ویروس دلتا شد و موج بیماری نقشه کرونایی این کشورها را یکپارچه قرمز کرده است. آنطور که سیدیسی امریکا اعلام کرده این سویه جدید تبدیل به واریانت غالب در بسیاری از کشورها شده است. وضعیت در ایران اینگونه است؛ طبق آخرین گزارشها 70.6 درصد افراد دوز اول، 61.7 درصد دوز دوم و 11 درصد نیز دوز سوم را تزریق کردهاند (درصد واکسیناسیون بر اساس جمعیت 85 میلیونی محاسبه شده است). از طرفی در 24 ساعت منتهی به روز گذشته تعداد موارد فوتی بعد از 22 ماه از شیوع اپیدمی در ایران با کاهشی قابل توجه به 19 مورد در روز رسید. این یعنی همچنان روند شیوع آرام و آمار مبتلایان و موارد بستری رنگبندی شهرها را نیز تغییری نداده است. نقشه کرونایی کشور روی موج آبی قرار دارد و تک و توک نقاط زرد در آن به چشم میخورد. این در حالی است که حدود 4 هفته پیش با تأیید نخستین مورد ابتلا به امیکرون، پیشبینی میشد در هفتههای بعد آمار مراجعات سرپایی و ابتلا افزایش قابل توجهی پیدا کند ولی در ایران هنوز وضعیت مانند کشورهای دیگر نشده است. حالا سؤال اینجاست چه عواملی منجر شد در کشور پیک انفجاری امیکرون رخ ندهد؟ 10 روز پیش «ایران» گزارشی با عنوان «آیا ایران از امیکرون میگریزد» منتشر کرد. فرضیه ما این بود آیا با توجه به واکسیناسیون ایرانیها در چند ماه گذشته و میزان ابتلای بالای افراد در پیک پنجم کرونا این احتمال وجود دارد که امیکرون در ایران به دلیل واکسیناسیون جدید و عفونت قبلی از پیک انفجاری در امان بماند. پاسخ ویروس شناسان به این فرضیه چنین بود؛ این احتمال که ایران بهشدت کشورهایی همچون انگلیس، آلمان و امریکا درگیر این سویه جدید نشود، زیاد است. زمان تزریق واکسن دوم، ابتلای بسیار بالای ایرانیها در پیک چهارم و پنجم بیماری و مهمتر از همه اهتمام جدی وزارت بهداشت برای گسترش تزریق دوز بوستر از جمله دلایل تأخیر پیک بعدی بیماری یا کنترل امیکرون در کشور تلقی میشود. موضوعی که با وجود دسترسی به واکسنها با شیب ملایمی پیش میرود و در این میان، میزان تزریق دوز سوم واکسن از بین افرادی که دو دوز واکسن را دریافت کردهاند، هم حدود 11 درصد است. حالا کارشناسان نظام سلامت بر تزریق دوز سوم تأکید میکنند.
احسان مصطفوی عضو هیأت علمی انستیتو پاستور ایران و اپیدمیولوژیست درباره دلایل بالا نرفتن موارد ابتلا به امیکرون در کشور با توجه به پیشبینیهای قبلی، به «ایران» میگوید: تحلیل اینکه بگوییم روند اپیدمی به چه سمتی پیش خواهد رفت آسان نیست. در هر حال هماکنون ایران برخلاف کشورهای اروپایی و امریکا با افزایش موارد ابتلا و مرگ مواجه نیست. واقعیت این است که کشورهای پیشرفته زودتر از ما واکسن زدند، در واقع در این کشورها از یک سال پیش واکسیناسیون شروع شد و بیش از ۶ ماه قبل از ما واکسن دوز یک و دو را تزریق کردند. برای همین نیز موارد ابتلا و مرگ و میرشان در زمانی که ایران درگیر پیک پنجم بود با کاهش معناداری همراه شده بود.
مصطفوی با تأکید بر تزریق دوز سوم در ادامه میافزاید: مطالعات نشان میدهد سه تا چهار ماه بعد از تزریق دوز دوم، ایمنی ناشی از واکسن افت قابل توجهی پیدا میکند. شواهد نشان میدهد شروع زودهنگام تزریق واکسن در این کشورها و افت سطح ایمنی بعد از چند ماه و استقبال کمتر از تزریق دوز سوم باعث شد این کشورها از سویه امیکرون بیشتر آسیب ببینند، بهطوری که موارد ابتلا و بستری و مرگ در هفتههای اخیر افزایش پیدا کرده است.
وی با بیان اینکه احتمالاً ثبات نسبی روند ابتلا به کرونا در این روزها در کشور ما متأثر از واکسیناسیون تأخیری است، عنوان میکند: اغلب افرادی که دو دوز واکسن را تزریق کردهاند حدود ۳ ماه از زمان تزریق نوبت دوم شان گذشته است و حدود ۱۰ درصد جامعه نیز دوز سوم واکسن را دریافت کردهاند، بنابراین میتوان خوشبین بود شاید ایمنی ناشی از دو دوز واکسن به ما کمک کرده باشد که تاکنون درگیری شدید با سویه امیکرون را تجربه نکرده باشیم. همچنین شواهد گویای آن است قبل از شروع واکسیناسیون عمومی و مخصوصاً در پیک پنجم بیماری متأسفانه تعداد قابل توجهی از افراد جامعه به کرونا مبتلا شدند و میتوان اینگونه برداشت کرد که ایمنی نسبی ناشی از ابتلا در این دسته از افراد هم ایجاد شده بود و با تزریق واکسن این ایمنی تشدید شد. این عضو هیأت علمی انستیتو پاستور ایران با بیان اینکه هنوز واکسیناسیون حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور اتفاق نیفتاده است، عنوان میکند: حدود ۱۵ درصد این رقم مربوط به افراد بالای ۱۸ سال و حدود ۱۵ درصدشان نیز جمعیت زیر ۱۸ سال را شامل میشود. موج امیکرون بیش از بقیه احتمالاً میتواند این افراد را تحتالشعاع قرار دهد و به دلیل سرایتپذیری بسیار بالای آن دور از ذهن نیست که موارد ابتلا و سپس بستری و مرگومیر نیز روندی افزایشی پیدا کند.
وی میگوید: کشورهای اروپایی و امریکا در زمانی که ایران درگیر پیک پنجم بیماری بود به دلیل واکسیناسیون شرایط آرامی را تجربه کردند و بعد از گذشت بیش از ۶ ماه از تزریق واکسن و کاهش ایمنی حاصل از واکسیناسیون درگیر پیک جدید شدند. این استاد انستیتو پاستور ایران در ادامه ضمن گلایه از افرادی که برای تزریق دوز سوم به مراکز واکسیناسیون مراجعه نمیکنند، عنوان میکند: استقبال از تزریق دوز سوم در کشور ما زیاد نیست، شواهد فعلی گویای این است که اگر استقبال از تزریق دوز سوم و تکمیل واکسیناسیون دوزهای قبلی انجام نشود وقوع پیک ششم بیماری گریزناپذیر خواهد بود.
به گفته وی، واکسن گرچه ابزار پیشگیری مناسبی است ولی به عنوان تنها ابزار پیشگیری نباید به آن نگاه کرد و همچنان باید مراقبتها اعم از استفاده از ماسک و پرهیز از حضور در تجمعات را بهطور جدی مدنظر داشت.
امیکرون افراد بین 20 تا 40 ساله را درگیر میکند
حمیدرضا جماعتی دبیر کمیته علمی کشوری کرونا نیز درباره چرایی عدم شیوع سویه امیکرون با وجود سرایتپذیری بالا در ایران به خبرنگار ما میگوید: قدرت سرایتپذیری امیکرون نسبت به دلتا تقریباً سه برابر است، مطالعات نشان میدهد به دلیل تعداد جهشهای زیاد روی پروتئین اسپایک ویروس، واکسن از این سویه فرار میکند اما در عین حال با توجه به موتاسیونهای بسیار زیاد این واریانت، درگیری ریوی در مبتلایان به سویه امیکرون در مقایسه با دلتا کمتر است. اینکه امریکا و انگلیس با موج امیکرون درگیر شدهاند 6 ماه از زمان تزریق دوز دومشان گذشته است، مطالعات نشان میدهد سطح ایمنی در دلتا بعد از 6 ماه به زیر 40 درصد و در امیکرون بعد از 5 ماه به زیر 10 درصد میرسد. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای اروپایی واکسیناسیون زیر 18 سال انجام نشده و رعایت پروتکلهای بهداشتی بشدت کاهش پیدا کرده است.
وی در ادامه میافزاید: مطالعات اولیه نشان میدهد افراد بین 20 تا 40 سال بیشتر درگیر این سویه میشوند، برای همین میزان مرگومیر آن نسبت به دلتا خفیفتر است. بهترین استراتژی کشور ما بعد از شناسایی سویه امیکرون تزریق دوز سوم است، البته باید واکسیناسیون افراد زیر 18 سال و رعایت پروتکلها را نیز جدی بگیریم و به محض افزایش مراجعات سرپایی محدودیتهای اجتماعی را در کانونهای بیماریزایی بویژه در مدارس، خوابگاههای دانشجویی، سینما و کنسرتها اعمال کنیم.
جماعتی با بیان اینکه درصد ابتلای کودکان به امیکرون در مقایسه با دلتا بیشتر است، عنوان میکند: واکسیناسیون کودکان با واکسنهای سینوفارم و پاستوکووک در چین، امارات و کشورهای امریکای جنوبی و کوبا انجام شده و هیچ عارضه جدی نیز گزارش نشده است، با توجه به اینکه کودکان 34 درصد بیشتر از دلتا به امیکرون درگیر میشوند از این تعداد یکسوم منجربه بستری میشود. با توجه به اینکه تعداد تختهای اطفال و بویژه بخش مراقبتهای ویژه در کشور کم است، توصیه ما واکسیناسیون افراد زیر 12 سال است که امروز (شنبه) در جلسه ستاد ملی کرونا مطرح میشود.
وی در پایان هشدار داد: در آیندهای نه چندان دور با موج ششم ناشی از کرونا مواجه خواهیم شد و اغلب افراد غیرواکسینه و 20 تا 40 سال درگیر میشوند.
خبرنگار
واریانت امیکرون در امریکا و انگلیس جولان میدهد. پس از دلتا حالا این سویه جدید امیکرون است که زمستان سیاه کرونایی را در سال نوی میلادی برای اروپاییها و امریکاییها رقم زده است. آن هم در کمتر از 6 ماه بعد از تزریق دوز دوم واکسن که امیکرون جایگزین ویروس دلتا شد و موج بیماری نقشه کرونایی این کشورها را یکپارچه قرمز کرده است. آنطور که سیدیسی امریکا اعلام کرده این سویه جدید تبدیل به واریانت غالب در بسیاری از کشورها شده است. وضعیت در ایران اینگونه است؛ طبق آخرین گزارشها 70.6 درصد افراد دوز اول، 61.7 درصد دوز دوم و 11 درصد نیز دوز سوم را تزریق کردهاند (درصد واکسیناسیون بر اساس جمعیت 85 میلیونی محاسبه شده است). از طرفی در 24 ساعت منتهی به روز گذشته تعداد موارد فوتی بعد از 22 ماه از شیوع اپیدمی در ایران با کاهشی قابل توجه به 19 مورد در روز رسید. این یعنی همچنان روند شیوع آرام و آمار مبتلایان و موارد بستری رنگبندی شهرها را نیز تغییری نداده است. نقشه کرونایی کشور روی موج آبی قرار دارد و تک و توک نقاط زرد در آن به چشم میخورد. این در حالی است که حدود 4 هفته پیش با تأیید نخستین مورد ابتلا به امیکرون، پیشبینی میشد در هفتههای بعد آمار مراجعات سرپایی و ابتلا افزایش قابل توجهی پیدا کند ولی در ایران هنوز وضعیت مانند کشورهای دیگر نشده است. حالا سؤال اینجاست چه عواملی منجر شد در کشور پیک انفجاری امیکرون رخ ندهد؟ 10 روز پیش «ایران» گزارشی با عنوان «آیا ایران از امیکرون میگریزد» منتشر کرد. فرضیه ما این بود آیا با توجه به واکسیناسیون ایرانیها در چند ماه گذشته و میزان ابتلای بالای افراد در پیک پنجم کرونا این احتمال وجود دارد که امیکرون در ایران به دلیل واکسیناسیون جدید و عفونت قبلی از پیک انفجاری در امان بماند. پاسخ ویروس شناسان به این فرضیه چنین بود؛ این احتمال که ایران بهشدت کشورهایی همچون انگلیس، آلمان و امریکا درگیر این سویه جدید نشود، زیاد است. زمان تزریق واکسن دوم، ابتلای بسیار بالای ایرانیها در پیک چهارم و پنجم بیماری و مهمتر از همه اهتمام جدی وزارت بهداشت برای گسترش تزریق دوز بوستر از جمله دلایل تأخیر پیک بعدی بیماری یا کنترل امیکرون در کشور تلقی میشود. موضوعی که با وجود دسترسی به واکسنها با شیب ملایمی پیش میرود و در این میان، میزان تزریق دوز سوم واکسن از بین افرادی که دو دوز واکسن را دریافت کردهاند، هم حدود 11 درصد است. حالا کارشناسان نظام سلامت بر تزریق دوز سوم تأکید میکنند.
احسان مصطفوی عضو هیأت علمی انستیتو پاستور ایران و اپیدمیولوژیست درباره دلایل بالا نرفتن موارد ابتلا به امیکرون در کشور با توجه به پیشبینیهای قبلی، به «ایران» میگوید: تحلیل اینکه بگوییم روند اپیدمی به چه سمتی پیش خواهد رفت آسان نیست. در هر حال هماکنون ایران برخلاف کشورهای اروپایی و امریکا با افزایش موارد ابتلا و مرگ مواجه نیست. واقعیت این است که کشورهای پیشرفته زودتر از ما واکسن زدند، در واقع در این کشورها از یک سال پیش واکسیناسیون شروع شد و بیش از ۶ ماه قبل از ما واکسن دوز یک و دو را تزریق کردند. برای همین نیز موارد ابتلا و مرگ و میرشان در زمانی که ایران درگیر پیک پنجم بود با کاهش معناداری همراه شده بود.
مصطفوی با تأکید بر تزریق دوز سوم در ادامه میافزاید: مطالعات نشان میدهد سه تا چهار ماه بعد از تزریق دوز دوم، ایمنی ناشی از واکسن افت قابل توجهی پیدا میکند. شواهد نشان میدهد شروع زودهنگام تزریق واکسن در این کشورها و افت سطح ایمنی بعد از چند ماه و استقبال کمتر از تزریق دوز سوم باعث شد این کشورها از سویه امیکرون بیشتر آسیب ببینند، بهطوری که موارد ابتلا و بستری و مرگ در هفتههای اخیر افزایش پیدا کرده است.
وی با بیان اینکه احتمالاً ثبات نسبی روند ابتلا به کرونا در این روزها در کشور ما متأثر از واکسیناسیون تأخیری است، عنوان میکند: اغلب افرادی که دو دوز واکسن را تزریق کردهاند حدود ۳ ماه از زمان تزریق نوبت دوم شان گذشته است و حدود ۱۰ درصد جامعه نیز دوز سوم واکسن را دریافت کردهاند، بنابراین میتوان خوشبین بود شاید ایمنی ناشی از دو دوز واکسن به ما کمک کرده باشد که تاکنون درگیری شدید با سویه امیکرون را تجربه نکرده باشیم. همچنین شواهد گویای آن است قبل از شروع واکسیناسیون عمومی و مخصوصاً در پیک پنجم بیماری متأسفانه تعداد قابل توجهی از افراد جامعه به کرونا مبتلا شدند و میتوان اینگونه برداشت کرد که ایمنی نسبی ناشی از ابتلا در این دسته از افراد هم ایجاد شده بود و با تزریق واکسن این ایمنی تشدید شد. این عضو هیأت علمی انستیتو پاستور ایران با بیان اینکه هنوز واکسیناسیون حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور اتفاق نیفتاده است، عنوان میکند: حدود ۱۵ درصد این رقم مربوط به افراد بالای ۱۸ سال و حدود ۱۵ درصدشان نیز جمعیت زیر ۱۸ سال را شامل میشود. موج امیکرون بیش از بقیه احتمالاً میتواند این افراد را تحتالشعاع قرار دهد و به دلیل سرایتپذیری بسیار بالای آن دور از ذهن نیست که موارد ابتلا و سپس بستری و مرگومیر نیز روندی افزایشی پیدا کند.
وی میگوید: کشورهای اروپایی و امریکا در زمانی که ایران درگیر پیک پنجم بیماری بود به دلیل واکسیناسیون شرایط آرامی را تجربه کردند و بعد از گذشت بیش از ۶ ماه از تزریق واکسن و کاهش ایمنی حاصل از واکسیناسیون درگیر پیک جدید شدند. این استاد انستیتو پاستور ایران در ادامه ضمن گلایه از افرادی که برای تزریق دوز سوم به مراکز واکسیناسیون مراجعه نمیکنند، عنوان میکند: استقبال از تزریق دوز سوم در کشور ما زیاد نیست، شواهد فعلی گویای این است که اگر استقبال از تزریق دوز سوم و تکمیل واکسیناسیون دوزهای قبلی انجام نشود وقوع پیک ششم بیماری گریزناپذیر خواهد بود.
به گفته وی، واکسن گرچه ابزار پیشگیری مناسبی است ولی به عنوان تنها ابزار پیشگیری نباید به آن نگاه کرد و همچنان باید مراقبتها اعم از استفاده از ماسک و پرهیز از حضور در تجمعات را بهطور جدی مدنظر داشت.
امیکرون افراد بین 20 تا 40 ساله را درگیر میکند
حمیدرضا جماعتی دبیر کمیته علمی کشوری کرونا نیز درباره چرایی عدم شیوع سویه امیکرون با وجود سرایتپذیری بالا در ایران به خبرنگار ما میگوید: قدرت سرایتپذیری امیکرون نسبت به دلتا تقریباً سه برابر است، مطالعات نشان میدهد به دلیل تعداد جهشهای زیاد روی پروتئین اسپایک ویروس، واکسن از این سویه فرار میکند اما در عین حال با توجه به موتاسیونهای بسیار زیاد این واریانت، درگیری ریوی در مبتلایان به سویه امیکرون در مقایسه با دلتا کمتر است. اینکه امریکا و انگلیس با موج امیکرون درگیر شدهاند 6 ماه از زمان تزریق دوز دومشان گذشته است، مطالعات نشان میدهد سطح ایمنی در دلتا بعد از 6 ماه به زیر 40 درصد و در امیکرون بعد از 5 ماه به زیر 10 درصد میرسد. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای اروپایی واکسیناسیون زیر 18 سال انجام نشده و رعایت پروتکلهای بهداشتی بشدت کاهش پیدا کرده است.
وی در ادامه میافزاید: مطالعات اولیه نشان میدهد افراد بین 20 تا 40 سال بیشتر درگیر این سویه میشوند، برای همین میزان مرگومیر آن نسبت به دلتا خفیفتر است. بهترین استراتژی کشور ما بعد از شناسایی سویه امیکرون تزریق دوز سوم است، البته باید واکسیناسیون افراد زیر 18 سال و رعایت پروتکلها را نیز جدی بگیریم و به محض افزایش مراجعات سرپایی محدودیتهای اجتماعی را در کانونهای بیماریزایی بویژه در مدارس، خوابگاههای دانشجویی، سینما و کنسرتها اعمال کنیم.
جماعتی با بیان اینکه درصد ابتلای کودکان به امیکرون در مقایسه با دلتا بیشتر است، عنوان میکند: واکسیناسیون کودکان با واکسنهای سینوفارم و پاستوکووک در چین، امارات و کشورهای امریکای جنوبی و کوبا انجام شده و هیچ عارضه جدی نیز گزارش نشده است، با توجه به اینکه کودکان 34 درصد بیشتر از دلتا به امیکرون درگیر میشوند از این تعداد یکسوم منجربه بستری میشود. با توجه به اینکه تعداد تختهای اطفال و بویژه بخش مراقبتهای ویژه در کشور کم است، توصیه ما واکسیناسیون افراد زیر 12 سال است که امروز (شنبه) در جلسه ستاد ملی کرونا مطرح میشود.
وی در پایان هشدار داد: در آیندهای نه چندان دور با موج ششم ناشی از کرونا مواجه خواهیم شد و اغلب افراد غیرواکسینه و 20 تا 40 سال درگیر میشوند.
پیکر 250 شهید گمنام تشییع شد
اهتزاز پرچمهای افتخار در 25 استان کشور
گروه سیاسی/ پنجشنبه گذشته همزمان با سالروز شهادت حضرت زهرا(س) پیکر 250 شهید گمنام دفاع مقدس در شهرها و استانهای مختلف کشور تشییع شد تا با وجود گذشت 30 سال از پایان جنگ تحمیلی، بار دیگر خاطره رشادتها و ایثارهای 8 ساله را زنده کرده و عطر ایمان و شهادت را در سراسر کشور پراکنده کنند. پیکر این شهدا که سالها در غربت میدانهای رزم دفاع مقدس باقی مانده بود، طی دو سال گذشته تفحص شد، اما مردم ایران با حضور گسترده خود در مراسم تشییع این پیکرهای مطهر، هم مراتب قدردانی خود را از این سربازان اسلام و وطن نشان دادند و هم با پذیرایی پرشور از این پیکرها، نشان دادند که آنان هیچگاه غریب نبودهاند و خاطره شهادتها و ایثارهایشان در خاطر ملت ایران همیشه تازه است.
این 250 پیکر پاک، حماسه سازان عملیاتها و مناطق عملیاتی کربلای پنج و هشت (شلمچه)، تک دشمن ۶۷ (شلمچه، زبیدات و مجنون)، خیبر(مجنون)، والفجر یک و مقدماتی(فکه)، والفجر ۹ (چوار تا سلیمانیه)، کربلای ۶ (سومار)، مسلم بن عقیل (سومار)، بدر(شرق دجله) و رمضان (شرق بصره) بودند که در همین عملیاتها به فیض شهادت نائل آمدند.
علاوه بر تهران، 24 استان دیگر نیز میزبان این جوانان تازه بازگشته از میدانهای جهاد بودند. از همین رو بود که امسال، سالروز شهادت حضرت زهرا(س) جلوه و معنای دیگری در سراسر کشور داشت. اقشار مختلف مردم، بویژه زنان و جوانان با حضور پرشور خود در این مراسم، چه تهران و چه سایر شهرها، با آرمانهای شهدا تجدید پیمان کردند، شهدایی که راهشان به طرق مختلف همچنان ادامه دارد. تبرک جستن از پیکر پاک این شهیدان، همراهی و بدرقه آنان، در تهران و سایر استانها، گریهها و شورها و حماسهها، همگی جلوههای خاص این مراسم بود؛ مراسمی که از هر دو سو، هم شهیدان و هم مردم بدرقه کننده شهدا، نشان میدهد که این ملت با شهادت و ایثار پیوندی ناگسستنی دارد.
در تهران، مراسم تشییع پیکر 150 شهید گمنام دفاع مقدس در دانشگاه تهران برگزار شد. پس از آنکه این پیکرهای پاک از سوی گروههای مختلف مردم از خیابانهای اطراف تا دانشگاه بدرقه شدند، رهبر معظم انقلاب در پیامی به مناسبت تشییع ۲۵۰ شهید گمنام، «تقارن این تشییع با روز شهادت حضرت صدیقه طاهره» را «مژدهبخش خیر کثیر برای کشور» دانستند. آیتالله رئیسی، رئیسجمهور همراه با خیل مردم در این مراسم حضور یافت و در حاشیه این مراسم تأکید کرد که «این حضور نمایانگر عظمت مردم ولایتمدار و وفادار ایران بود.» او سپس در پیامی، از حضور حماسی مردم در این مراسم نیز قدردانی کرد. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس نیز سخنران این مراسم در دانشگاه تهران بود. حجتالاسلام محسنیاژهای رئیس قوه قضائیه، محسن رضایی معاون اقتصادی رئیسجمهور و دیگر مسئولان نیز در این مراسم حضور داشتند.
آینده امیدوارانه است
آیتالله سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور کشورمان نیز پنجشنبه گذشته در اجتماع گسترده و پرشور مردم مؤمن، انقلابی و قدرشناس تهران حضور یافت و همراه با مردم، پیکر پاک و نورانی ۱۵۰ شهید گمنام دفاع مقدس را تشییع کرد.
وی در حاشیه این مراسم در گفتوگو با خبرنگاران، پیام شهدا را خدمت خالصانه به مردم، دشمنشناسی و عبودیت پروردگار متعال برشمرد و گفت: به برکت خون شهیدان، آینده کشور بسیار امیدوارکننده و درخشان است. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله رئیسی اظهارکرد: امروز پیام شهدا در فضای کشور طنین افکن شده و عطر نورانیت و ایثار در جامعه و میان مردم موج میزند. رئیسجمهور با تأکید بر ادامه راه شهیدان و ضرورت توجه به پیام شهدا گفت: پیام خون شهیدان عبودیت خداوند متعال، خدمت خالصانه، گره گشایی از کار و زندگی مردم، دشمنشناسی و دشمنستیزی است. آیتالله رئیسی با بیان اینکه شهیدان وظیفه و مسئولیت سنگینی بر عهده ما گذاشتهاند، تصریح کرد: در مراسم تشییع پیکر مطهر شهدا شرکت کردیم تا قبل از هر چیز از شهیدانمان درس ایثار و اخلاص بگیریم.
رئیسی با اشاره به پیام شهیدان به مسئولان و دستاندرکاران امور کشور، اضافه کرد: امروز وظیفه بسیار سنگین خدمت خالصانه به مردم و تلاش برای رفع مشکلات آنان را بر عهده داریم و باید ضمن مراقبت از خطر نفوذ دشمن، با توسل به شهدا، امیدوارانه امور کشور را به پیش ببریم. رئیسجمهور تأکید کرد: به برکت خون شهدا، آینده را بسیار امیدوارکننده و درخشان میبینم.
قدردانی رئیسجمهور از مردم سراسر کشور
رئیسجمهور همچنین عصر پنجشنبه نیز در پیامی با اشاره به اینکه ایران اسلامی در سالروز شهادت مظلومانه حضرت صدیقه طاهره(س) شاهد حضور غرورآفرین، پرشور و بینظیر مردم بابصیرت و انقلابی در تشییع پیکر مطهر ۲۵۰ شهید سرو قامت جاودانه کشورمان بود، این حضور را بیانگر تعظیم فرهنگ ایثار و شهادت و عظمت مردم ولایتمدار و وفادار ایران دانست. آیتالله رئیسی افزود: اینجانب بهعنوان خدمتگزار این مردم به سهم خویش از این حضور گسترده و آگاهانه تشکر کرده و بار دیگر از ارواح طیبه شهدا و امام عظیمالشأن راحلمان استمداد میطلبم تا با توسل به اهل بیت(ع) و به برکت این خونهای پاک در جهت ادای دین به این عزیزان، به مردم خدمات شایسته و صادقانهای را ارائه کنیم.
همچنین رئیس جمهور در پیامی چهلمین سالگرد حماسه جاویدان هویزه (16 دی 1359) و روز شهدای دانشجو را گرامی داشت.
وظیفه امروز ما حل مشکلات مردم است
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی بهعنوان سخنران مراسم وداع و تشییع 150 شهید گلگونکفن گمنام دفاع مقدس در دانشگاه تهران، اظهار کرد: ما باید بدانیم که این شهدای عزیز و گرانقدر ما از همه جان، آبرو و خون خود گذشته، دنیا را پس زدند و جان خود را در کف دست گرفتند و در میدان حاضر شدند و برای اسلام و انقلاب و ایران عزیزمان جان خود را دادند و تقدیم کردند. به گزارش خانه ملت، قالیباف با تأکید بر اینکه ما حق نداریم با مرزبندیهای خودساخته بین مردم و در جامعه اختلاف انگیزی کنیم، اظهارکرد: امروز همه یک وظیفه داریم و آن اینکه در مسیر حل مشکل مردم عزیز گام برداریم. امروز کسی انقلابی است که با منطق امام شهدا و شهدا و اطاعت از ولایت و بیعت با ولایت در کنار شهدای عزیز، گره از کار مردم باز کند و کارآمدی دین در اداره جامعه را به اثبات برساند که در غیر این صورت نه مسیر شهدا را رفته و نه مسیر امام شهدا و نه میتواند بگوید خدمتگزار مردم و تابع ولایت است.
برگزاری نخستین جلسه شورای ملی زیارت پس از ۲ سال وقفه
نخستین جلسه شورای ملی زیارت پس از
۲ سال وقفه با حضور رئیس جمهور در مشهد مقدس برگزار و در آن درباره زمینههای تسهیل رفت و آمد و کاهش هزینههای زائران تصمیمگیری شد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سید ابراهیم رئیسی ضمن بیان اینکه توجه به اقتصاد زیارت ضروری است، گفت: یکی از کارهایی که باید در کارگروه مربوطه انجام شود، شناسایی نحوه ارتباط وزارتخانههای فرهنگی و اقتصادی با این موضوع است تا مشخص شود هر یک از وزارتخانهها چه نقشی میتوانند در این رابطه ایفا کنند. آیتالله رئیسی اضافه کرد: باید رفت و آمد زائرین از مبدأ تا مقصد تسهیل شود و این تسهیلگری به معنای واقعی کلمه باعث کاهش هزینه سفرهای هوایی و زمینی و محل اسکان برای زائران شود. رئیس جمهور افزود: زیارت ارزان و آسان نیازمند سازوکاری است که باید همه دستگاهها در این رابطه فعال شوند تا اتفاق بیفتد. این کار میتواند آثار بسیار ارزشمندی داشته باشد.
آیتالله رئیسی استفاده از ظرفیتهای مردمی برای فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را حائز اهمیت دانست و گفت: در ادوار مختلف مردم با وقف و نذر محور و اساس زیارت و خدمات به زائران بودهاند و اکنون هم سرمایهگذاران و کارآفرینان بسیاری مشتاق مشارکت در این حوزه هستند و باید بتوان نقش مردم را بهدرستی در این عرصه مشخص نمود.
سفرهای استانی و سیر نزولی تورم از نقاط قوت دولت است
رئیس جمهور در جلسه چهارشنبه گذشته هیأت دولت، وجود هماهنگی کامل در تیم اقتصادی دولت، سیر نزولی تورم و سفرهای استانی را از جمله نقاط قوت دولت دانست و گفت: اما متأسفانه به دلیل عدم اطلاعرسانی دقیق و بهنگام، برخیها تلاش میکنند این گونه موارد را به عنوان نقاط ضعف مطرح کرده و در اذهان عمومی به نوع دیگری جلوه دهند. آیتالله رئیسی در ادامه با تأکید بر اهمیت اطلاع رسانی دقیق و بهنگام اظهارکرد: مجموعه اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارتخانهها و سازمانها باید فعال بوده و با حوزه سخنگویی و شورای اطلاعرسانی دولت هماهنگ باشند و مواضع سازمان و دولت را برای مردم تبیین کرده و توضیح دهند و در مقابل، انتقادات و نظرات مردم را انتقال داده و پل ارتباطی بین دولت و مردم باشند. رئیسی با تأکید بر اینکه دولت از طرح انتقادها و دغدغههای مردم استقبال میکند و آن را در اصلاح و پیشرفت امور مؤثر میداند، اظهارکرد: در کنار ضعف و ابهاماتی که در فضای رسانهای یا در عرصه افکار عمومی مطرح میشود، دستگاه مربوطه باید پاسخ مناسبی به این گونه ابهامات و سؤالات ارائه دهد.
انتصاب استاندار کرمانشاه
آیتالله رئیسی همچنین پس از رأی اعتماد هیأت وزیران به «بهمن امیری مقدم» به عنوان استاندار کرمانشاه با اشاره به کثرت نیروهای جوان، مستعد و انقلابی در استان کرمانشاه، گفت: اشتغال جوانان مهمترین دغدغه مردم استان است که آنها و ما را رنج میدهد لذا اولویت استاندار باید رسیدگی به این موضوع و تلاش برای حل مسأله بیکاری باشد. بهمن امیری مقدم متولد ۱۳۴۱ کرمانشاه، از جانبازان جنگ تحمیلی و کارشناس مدیریت است.
تعیین دبیر هیأت عالی گزینش کشور
همچنین رئیس جمهور پنجشنبه گذشته در اجرای ماده ۵ آییننامه اجرایی قانون گزینش کشور و بنا به پیشنهاد اعضای هیأت عالی گزینش، در حکمی علی حاجیخانی را به عنوان دبیر هیأت عالی گزینش کشور منصوب کرد. دکتر علی حاجیخانی، دانشیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس بوده و سابقه سه دهه تدریس در دانشگاه را در پرونده خود دارد.
بــــرش
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت تشییع شهدای گمنام در روز شهادت حضرت زهرا(س)
حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب، بهمناسبت تشییع ۲۵۰ شهید گمنام در روز شهادت حضرت زهرا سلامالله علیها در سراسر کشور، پیامی صادر کردند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن این پیام به این شرح است:
بسمالله الرّحمن الرّحیم
سلام بر شهیدان گمنام، گمنام در میان خاکیان و معروف در عرصه افلاکیان. فداکارانی که پس از گذشت سالیان دراز از لحظه شهادتشان کشور را با رایحه معنویت و جهاد، معطر میسازند و پرچم افتخار به خونهای ریخته شده در راه اسلام و قرآن را، بیش از پیش به اهتزاز درمیآورند. تقارن تشییع پیکر این مسافران به خانه برگشته، با روز شهادت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها مبشر ابدیت یاد و خاطره آنان و مژدهبخش خیر کثیری است که از ناحیه آنان برای کشور امام زمان روحیفداه فراهم خواهد آمد انشاءالله.
به ارواح طیبه این شهیدان و به چشمها و دلهای منتظر پدران و مادران و همسران آنان سلام و درود میفرستم و فضل و رحمت فزاینده پروردگار را برای همه آنان مسألت میکنم.
سیدعلی خامنهای / ۱۵ دی ۱۴۰۰
این 250 پیکر پاک، حماسه سازان عملیاتها و مناطق عملیاتی کربلای پنج و هشت (شلمچه)، تک دشمن ۶۷ (شلمچه، زبیدات و مجنون)، خیبر(مجنون)، والفجر یک و مقدماتی(فکه)، والفجر ۹ (چوار تا سلیمانیه)، کربلای ۶ (سومار)، مسلم بن عقیل (سومار)، بدر(شرق دجله) و رمضان (شرق بصره) بودند که در همین عملیاتها به فیض شهادت نائل آمدند.
علاوه بر تهران، 24 استان دیگر نیز میزبان این جوانان تازه بازگشته از میدانهای جهاد بودند. از همین رو بود که امسال، سالروز شهادت حضرت زهرا(س) جلوه و معنای دیگری در سراسر کشور داشت. اقشار مختلف مردم، بویژه زنان و جوانان با حضور پرشور خود در این مراسم، چه تهران و چه سایر شهرها، با آرمانهای شهدا تجدید پیمان کردند، شهدایی که راهشان به طرق مختلف همچنان ادامه دارد. تبرک جستن از پیکر پاک این شهیدان، همراهی و بدرقه آنان، در تهران و سایر استانها، گریهها و شورها و حماسهها، همگی جلوههای خاص این مراسم بود؛ مراسمی که از هر دو سو، هم شهیدان و هم مردم بدرقه کننده شهدا، نشان میدهد که این ملت با شهادت و ایثار پیوندی ناگسستنی دارد.
در تهران، مراسم تشییع پیکر 150 شهید گمنام دفاع مقدس در دانشگاه تهران برگزار شد. پس از آنکه این پیکرهای پاک از سوی گروههای مختلف مردم از خیابانهای اطراف تا دانشگاه بدرقه شدند، رهبر معظم انقلاب در پیامی به مناسبت تشییع ۲۵۰ شهید گمنام، «تقارن این تشییع با روز شهادت حضرت صدیقه طاهره» را «مژدهبخش خیر کثیر برای کشور» دانستند. آیتالله رئیسی، رئیسجمهور همراه با خیل مردم در این مراسم حضور یافت و در حاشیه این مراسم تأکید کرد که «این حضور نمایانگر عظمت مردم ولایتمدار و وفادار ایران بود.» او سپس در پیامی، از حضور حماسی مردم در این مراسم نیز قدردانی کرد. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس نیز سخنران این مراسم در دانشگاه تهران بود. حجتالاسلام محسنیاژهای رئیس قوه قضائیه، محسن رضایی معاون اقتصادی رئیسجمهور و دیگر مسئولان نیز در این مراسم حضور داشتند.
آینده امیدوارانه است
آیتالله سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور کشورمان نیز پنجشنبه گذشته در اجتماع گسترده و پرشور مردم مؤمن، انقلابی و قدرشناس تهران حضور یافت و همراه با مردم، پیکر پاک و نورانی ۱۵۰ شهید گمنام دفاع مقدس را تشییع کرد.
وی در حاشیه این مراسم در گفتوگو با خبرنگاران، پیام شهدا را خدمت خالصانه به مردم، دشمنشناسی و عبودیت پروردگار متعال برشمرد و گفت: به برکت خون شهیدان، آینده کشور بسیار امیدوارکننده و درخشان است. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله رئیسی اظهارکرد: امروز پیام شهدا در فضای کشور طنین افکن شده و عطر نورانیت و ایثار در جامعه و میان مردم موج میزند. رئیسجمهور با تأکید بر ادامه راه شهیدان و ضرورت توجه به پیام شهدا گفت: پیام خون شهیدان عبودیت خداوند متعال، خدمت خالصانه، گره گشایی از کار و زندگی مردم، دشمنشناسی و دشمنستیزی است. آیتالله رئیسی با بیان اینکه شهیدان وظیفه و مسئولیت سنگینی بر عهده ما گذاشتهاند، تصریح کرد: در مراسم تشییع پیکر مطهر شهدا شرکت کردیم تا قبل از هر چیز از شهیدانمان درس ایثار و اخلاص بگیریم.
رئیسی با اشاره به پیام شهیدان به مسئولان و دستاندرکاران امور کشور، اضافه کرد: امروز وظیفه بسیار سنگین خدمت خالصانه به مردم و تلاش برای رفع مشکلات آنان را بر عهده داریم و باید ضمن مراقبت از خطر نفوذ دشمن، با توسل به شهدا، امیدوارانه امور کشور را به پیش ببریم. رئیسجمهور تأکید کرد: به برکت خون شهدا، آینده را بسیار امیدوارکننده و درخشان میبینم.
قدردانی رئیسجمهور از مردم سراسر کشور
رئیسجمهور همچنین عصر پنجشنبه نیز در پیامی با اشاره به اینکه ایران اسلامی در سالروز شهادت مظلومانه حضرت صدیقه طاهره(س) شاهد حضور غرورآفرین، پرشور و بینظیر مردم بابصیرت و انقلابی در تشییع پیکر مطهر ۲۵۰ شهید سرو قامت جاودانه کشورمان بود، این حضور را بیانگر تعظیم فرهنگ ایثار و شهادت و عظمت مردم ولایتمدار و وفادار ایران دانست. آیتالله رئیسی افزود: اینجانب بهعنوان خدمتگزار این مردم به سهم خویش از این حضور گسترده و آگاهانه تشکر کرده و بار دیگر از ارواح طیبه شهدا و امام عظیمالشأن راحلمان استمداد میطلبم تا با توسل به اهل بیت(ع) و به برکت این خونهای پاک در جهت ادای دین به این عزیزان، به مردم خدمات شایسته و صادقانهای را ارائه کنیم.
همچنین رئیس جمهور در پیامی چهلمین سالگرد حماسه جاویدان هویزه (16 دی 1359) و روز شهدای دانشجو را گرامی داشت.
وظیفه امروز ما حل مشکلات مردم است
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی بهعنوان سخنران مراسم وداع و تشییع 150 شهید گلگونکفن گمنام دفاع مقدس در دانشگاه تهران، اظهار کرد: ما باید بدانیم که این شهدای عزیز و گرانقدر ما از همه جان، آبرو و خون خود گذشته، دنیا را پس زدند و جان خود را در کف دست گرفتند و در میدان حاضر شدند و برای اسلام و انقلاب و ایران عزیزمان جان خود را دادند و تقدیم کردند. به گزارش خانه ملت، قالیباف با تأکید بر اینکه ما حق نداریم با مرزبندیهای خودساخته بین مردم و در جامعه اختلاف انگیزی کنیم، اظهارکرد: امروز همه یک وظیفه داریم و آن اینکه در مسیر حل مشکل مردم عزیز گام برداریم. امروز کسی انقلابی است که با منطق امام شهدا و شهدا و اطاعت از ولایت و بیعت با ولایت در کنار شهدای عزیز، گره از کار مردم باز کند و کارآمدی دین در اداره جامعه را به اثبات برساند که در غیر این صورت نه مسیر شهدا را رفته و نه مسیر امام شهدا و نه میتواند بگوید خدمتگزار مردم و تابع ولایت است.
برگزاری نخستین جلسه شورای ملی زیارت پس از ۲ سال وقفه
نخستین جلسه شورای ملی زیارت پس از
۲ سال وقفه با حضور رئیس جمهور در مشهد مقدس برگزار و در آن درباره زمینههای تسهیل رفت و آمد و کاهش هزینههای زائران تصمیمگیری شد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سید ابراهیم رئیسی ضمن بیان اینکه توجه به اقتصاد زیارت ضروری است، گفت: یکی از کارهایی که باید در کارگروه مربوطه انجام شود، شناسایی نحوه ارتباط وزارتخانههای فرهنگی و اقتصادی با این موضوع است تا مشخص شود هر یک از وزارتخانهها چه نقشی میتوانند در این رابطه ایفا کنند. آیتالله رئیسی اضافه کرد: باید رفت و آمد زائرین از مبدأ تا مقصد تسهیل شود و این تسهیلگری به معنای واقعی کلمه باعث کاهش هزینه سفرهای هوایی و زمینی و محل اسکان برای زائران شود. رئیس جمهور افزود: زیارت ارزان و آسان نیازمند سازوکاری است که باید همه دستگاهها در این رابطه فعال شوند تا اتفاق بیفتد. این کار میتواند آثار بسیار ارزشمندی داشته باشد.
آیتالله رئیسی استفاده از ظرفیتهای مردمی برای فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را حائز اهمیت دانست و گفت: در ادوار مختلف مردم با وقف و نذر محور و اساس زیارت و خدمات به زائران بودهاند و اکنون هم سرمایهگذاران و کارآفرینان بسیاری مشتاق مشارکت در این حوزه هستند و باید بتوان نقش مردم را بهدرستی در این عرصه مشخص نمود.
سفرهای استانی و سیر نزولی تورم از نقاط قوت دولت است
رئیس جمهور در جلسه چهارشنبه گذشته هیأت دولت، وجود هماهنگی کامل در تیم اقتصادی دولت، سیر نزولی تورم و سفرهای استانی را از جمله نقاط قوت دولت دانست و گفت: اما متأسفانه به دلیل عدم اطلاعرسانی دقیق و بهنگام، برخیها تلاش میکنند این گونه موارد را به عنوان نقاط ضعف مطرح کرده و در اذهان عمومی به نوع دیگری جلوه دهند. آیتالله رئیسی در ادامه با تأکید بر اهمیت اطلاع رسانی دقیق و بهنگام اظهارکرد: مجموعه اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارتخانهها و سازمانها باید فعال بوده و با حوزه سخنگویی و شورای اطلاعرسانی دولت هماهنگ باشند و مواضع سازمان و دولت را برای مردم تبیین کرده و توضیح دهند و در مقابل، انتقادات و نظرات مردم را انتقال داده و پل ارتباطی بین دولت و مردم باشند. رئیسی با تأکید بر اینکه دولت از طرح انتقادها و دغدغههای مردم استقبال میکند و آن را در اصلاح و پیشرفت امور مؤثر میداند، اظهارکرد: در کنار ضعف و ابهاماتی که در فضای رسانهای یا در عرصه افکار عمومی مطرح میشود، دستگاه مربوطه باید پاسخ مناسبی به این گونه ابهامات و سؤالات ارائه دهد.
انتصاب استاندار کرمانشاه
آیتالله رئیسی همچنین پس از رأی اعتماد هیأت وزیران به «بهمن امیری مقدم» به عنوان استاندار کرمانشاه با اشاره به کثرت نیروهای جوان، مستعد و انقلابی در استان کرمانشاه، گفت: اشتغال جوانان مهمترین دغدغه مردم استان است که آنها و ما را رنج میدهد لذا اولویت استاندار باید رسیدگی به این موضوع و تلاش برای حل مسأله بیکاری باشد. بهمن امیری مقدم متولد ۱۳۴۱ کرمانشاه، از جانبازان جنگ تحمیلی و کارشناس مدیریت است.
تعیین دبیر هیأت عالی گزینش کشور
همچنین رئیس جمهور پنجشنبه گذشته در اجرای ماده ۵ آییننامه اجرایی قانون گزینش کشور و بنا به پیشنهاد اعضای هیأت عالی گزینش، در حکمی علی حاجیخانی را به عنوان دبیر هیأت عالی گزینش کشور منصوب کرد. دکتر علی حاجیخانی، دانشیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس بوده و سابقه سه دهه تدریس در دانشگاه را در پرونده خود دارد.
بــــرش
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت تشییع شهدای گمنام در روز شهادت حضرت زهرا(س)
حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب، بهمناسبت تشییع ۲۵۰ شهید گمنام در روز شهادت حضرت زهرا سلامالله علیها در سراسر کشور، پیامی صادر کردند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن این پیام به این شرح است:
بسمالله الرّحمن الرّحیم
سلام بر شهیدان گمنام، گمنام در میان خاکیان و معروف در عرصه افلاکیان. فداکارانی که پس از گذشت سالیان دراز از لحظه شهادتشان کشور را با رایحه معنویت و جهاد، معطر میسازند و پرچم افتخار به خونهای ریخته شده در راه اسلام و قرآن را، بیش از پیش به اهتزاز درمیآورند. تقارن تشییع پیکر این مسافران به خانه برگشته، با روز شهادت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها مبشر ابدیت یاد و خاطره آنان و مژدهبخش خیر کثیری است که از ناحیه آنان برای کشور امام زمان روحیفداه فراهم خواهد آمد انشاءالله.
به ارواح طیبه این شهیدان و به چشمها و دلهای منتظر پدران و مادران و همسران آنان سلام و درود میفرستم و فضل و رحمت فزاینده پروردگار را برای همه آنان مسألت میکنم.
سیدعلی خامنهای / ۱۵ دی ۱۴۰۰
رئیس سازمان برنامه و بودجه خبرداد
کمک ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی به صندوقهای بازنشستگی
رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور از اختصاص ۲۰۰ هزار میلیارد تومان کمک به صندوقهای بازنشستگی در لایحه بودجه سال آینده کشور خبر داد. مسعود میرکاظمی در فضای مجازی نوشت: برای حمایت از بازنشستگان درلایحه بودجه، ۲۰۰ هزار میلیارد تومان کمک به صندوقهای بازنشستگی کشوری و لشکری دیده شده؛ ناترازی صندوقها میراث شومی است که دولت سیزدهم در جهت حل آن قدم برخواهد داشت.
این یک خبر خوش برای بازنشستگان و درمجموع اقتصاد ایران تلقی میشود، چرا که طی سالهای اخیر همواره از نگاه اقتصاددانان افزایش بدهیهای دولت به صندوقهای بازنشستگی و منفی شدن تراز مالی آنها یکی از معضلات اقتصاد ایران است که هر ساله برحجم آن افزوده میشد. حال با توجه جدی دولت سیزدهم به این موضوع این امیدواری ایجاد شده است که رفته رفته ناترازی شدید صندوقها از بین برود.
رشد 86 درصدی کمک دولت به صندوق بازنشستگی کشوری
براساس اعداد و ارقام لایحه بودجه سال آینده، دولت تنها برای صندوق بازنشستگی کشوری 135 هزارمیلیارد تومان اعتبار درنظر گرفته است که این رقم نسبت به کمک 72 هزار و 720 میلیارد تومانی بودجه سال جاری نزدیک به 86 درصد رشد نشان میدهد. این کمک مالی در حالی است که در سال 1392 میزان دولت کمک به صندوقهای بازنشستگی کمتر از 12 هزار میلیارد تومان بوده است. بدین ترتیب همانطور که رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده است، مجموع کمک دولت به صندوقهای بازنشستگی کشوری و لشکری به 200 هزارمیلیارد تومان میرسد که مقایسه این عدد با سال جاری و سالهای گذشته از رشد قابل توجهی برخوردار است. همانگونه که اشاره شد از سال ۱۳۹۲ تاکنون کمک دولت به این صندوق بازنشستگی نزدیک به ۱۲ برابر شده است.
همچنین گرچه براساس مستندات لایحه بودجه سال آینده، صندوق بازنشستگی هما با تمام اموال و دارایی خود به صندوق بازنشستگی کشوری منتقل میشود. به نظر میرسد دلیل عمده افزایش بودجه صندوق بازنشستگی کشوری بودجه همسانسازی حقوقها باشد که دولت روحانی متعهد شد این همسانسازی بهطور مادامالعمر انجام شود.
ریشه بحران صندوقها
دکتر ابراهیم حکیمی پور، اقتصاددان درباره دلایل بدهی و به نوعی این همه کمک دولت به صندوقهای بازنشستگی به «ایران» گفت: متأسفانه شاهد هستیم دولت در سالهای اخیر به یک بدهکار بزرگ تبدیل شده است.
به گفته وی، یکی از مهمترین دلایل این اتفاق بسیار ناگوار، همسانسازی حقوقهاست. این همسازن سازی به خاطر تعهداتی است که دولت قبل متعهد شده بود و باید تا آخر نیز ادامه پیدا کند. لذا این مسأله اجتنابناپذیر است و باید انجام شود. بالاخره تعهداتی داده شده و باید ادامه یابد، اگرچه تبعات ناگواری خواهد داشت. وی ادامه داد: صندوقهای بازنشستگی هم اکنون دارای دهها شرکت و هلدینگ اقتصادی هستند و اصولاً نباید از دولت کمک زیادی دریافت کنند اما متأسفانه بازدهی و کارآیی پایینی دارند و این مسأله نیز باید مورد توجه جدی قرار بگیرد
گفتنی است، براساس اطلاعات موجود، هم اکنون 90 درصد حقوق بازنشستگان تحت پوشش صندوقهای بازنشستگی کشوری و لشکری توسط دولت پرداخت میشود و این در شرایطی است که این صندوقها در زیرمجموعه خود شرکتها و هلدینگهای اقتصادی بزرگی دارند. درهمین راستا دولت خواستار احصای دقیق بدهی خود به صندوقهای بازنشستگی برای تعیین تکلیف آن است. در این میان صندوق بازنشستگی تأمین اجتماعی تنها صندوقی است که براساس منابع مالی خود اقدام به پرداخت حقوق بازنشستگان تحت پوشش خود میکند و این صندوق بزرگ نیز دچار ناترازی بزرگی در بخش منابع و مصارف خود است.
درهمین راستا به اعتقاد اقتصاددانان، حل مشکل صندوقهای بازنشستگی باید یکی از اولویتهای اصلی دولت باشد که خوشبختانه در بودجه سال آینده به عنوان نخستین لایحه دولت سیزدهم، شاهد جهش قابل توجهی در این زمینه هستیم. کارشناسان میگویند درصورتی که وضعیت برخی از صندوقهای بازنشستگی به روال سالهای قبل ادامه پیدا میکرد، این صندوقها در پرداخت حقوق بازنشستگان تحت پوشش خود درسالهای آینده دچار مشکل اساسی میشدند. اکنون با خبری که رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده است، این نوید داده میشود که در یک دوره زمانی میانمدت، دولت بتواند یکی از چالشهای مهم اقتصاد ایران را حل کند.
این یک خبر خوش برای بازنشستگان و درمجموع اقتصاد ایران تلقی میشود، چرا که طی سالهای اخیر همواره از نگاه اقتصاددانان افزایش بدهیهای دولت به صندوقهای بازنشستگی و منفی شدن تراز مالی آنها یکی از معضلات اقتصاد ایران است که هر ساله برحجم آن افزوده میشد. حال با توجه جدی دولت سیزدهم به این موضوع این امیدواری ایجاد شده است که رفته رفته ناترازی شدید صندوقها از بین برود.
رشد 86 درصدی کمک دولت به صندوق بازنشستگی کشوری
براساس اعداد و ارقام لایحه بودجه سال آینده، دولت تنها برای صندوق بازنشستگی کشوری 135 هزارمیلیارد تومان اعتبار درنظر گرفته است که این رقم نسبت به کمک 72 هزار و 720 میلیارد تومانی بودجه سال جاری نزدیک به 86 درصد رشد نشان میدهد. این کمک مالی در حالی است که در سال 1392 میزان دولت کمک به صندوقهای بازنشستگی کمتر از 12 هزار میلیارد تومان بوده است. بدین ترتیب همانطور که رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده است، مجموع کمک دولت به صندوقهای بازنشستگی کشوری و لشکری به 200 هزارمیلیارد تومان میرسد که مقایسه این عدد با سال جاری و سالهای گذشته از رشد قابل توجهی برخوردار است. همانگونه که اشاره شد از سال ۱۳۹۲ تاکنون کمک دولت به این صندوق بازنشستگی نزدیک به ۱۲ برابر شده است.
همچنین گرچه براساس مستندات لایحه بودجه سال آینده، صندوق بازنشستگی هما با تمام اموال و دارایی خود به صندوق بازنشستگی کشوری منتقل میشود. به نظر میرسد دلیل عمده افزایش بودجه صندوق بازنشستگی کشوری بودجه همسانسازی حقوقها باشد که دولت روحانی متعهد شد این همسانسازی بهطور مادامالعمر انجام شود.
ریشه بحران صندوقها
دکتر ابراهیم حکیمی پور، اقتصاددان درباره دلایل بدهی و به نوعی این همه کمک دولت به صندوقهای بازنشستگی به «ایران» گفت: متأسفانه شاهد هستیم دولت در سالهای اخیر به یک بدهکار بزرگ تبدیل شده است.
به گفته وی، یکی از مهمترین دلایل این اتفاق بسیار ناگوار، همسانسازی حقوقهاست. این همسازن سازی به خاطر تعهداتی است که دولت قبل متعهد شده بود و باید تا آخر نیز ادامه پیدا کند. لذا این مسأله اجتنابناپذیر است و باید انجام شود. بالاخره تعهداتی داده شده و باید ادامه یابد، اگرچه تبعات ناگواری خواهد داشت. وی ادامه داد: صندوقهای بازنشستگی هم اکنون دارای دهها شرکت و هلدینگ اقتصادی هستند و اصولاً نباید از دولت کمک زیادی دریافت کنند اما متأسفانه بازدهی و کارآیی پایینی دارند و این مسأله نیز باید مورد توجه جدی قرار بگیرد
گفتنی است، براساس اطلاعات موجود، هم اکنون 90 درصد حقوق بازنشستگان تحت پوشش صندوقهای بازنشستگی کشوری و لشکری توسط دولت پرداخت میشود و این در شرایطی است که این صندوقها در زیرمجموعه خود شرکتها و هلدینگهای اقتصادی بزرگی دارند. درهمین راستا دولت خواستار احصای دقیق بدهی خود به صندوقهای بازنشستگی برای تعیین تکلیف آن است. در این میان صندوق بازنشستگی تأمین اجتماعی تنها صندوقی است که براساس منابع مالی خود اقدام به پرداخت حقوق بازنشستگان تحت پوشش خود میکند و این صندوق بزرگ نیز دچار ناترازی بزرگی در بخش منابع و مصارف خود است.
درهمین راستا به اعتقاد اقتصاددانان، حل مشکل صندوقهای بازنشستگی باید یکی از اولویتهای اصلی دولت باشد که خوشبختانه در بودجه سال آینده به عنوان نخستین لایحه دولت سیزدهم، شاهد جهش قابل توجهی در این زمینه هستیم. کارشناسان میگویند درصورتی که وضعیت برخی از صندوقهای بازنشستگی به روال سالهای قبل ادامه پیدا میکرد، این صندوقها در پرداخت حقوق بازنشستگان تحت پوشش خود درسالهای آینده دچار مشکل اساسی میشدند. اکنون با خبری که رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده است، این نوید داده میشود که در یک دوره زمانی میانمدت، دولت بتواند یکی از چالشهای مهم اقتصاد ایران را حل کند.
گزارش «ایران» از چرایی افزایش واردات گندم و تأثیر جهش قیمت جهانی غلات بر اقتصاد ایران
سهل انگاری 75 هزار میلیارد تومانی
کارشناسان، سیاستهای دولت قبل در بی انگیزه کردن کشاورزان را عامل مهم واردات گندم میدانند
گروه اقتصادی / درحالی که سیاستهای دولت قبل، کشور را پس از سالها خودکفایی به واردکننده گندم، تبدیل کرده است؛ در سالجاری میلادی بازار جهانی گندم نیز در وضعیت عجیبی قرار گرفته است. به واسطه خشکسالی و آثار منفی همهگیری کرونا که موجب کاهش تولید گندم به عنوان مهمترین غلات شده است، قیمت این محصول رکورد یک دهه اخیر را شکسته است.
با وجودی که دولت دوازدهم در آخرین سال کاری خود قیمت خرید تضمینی گندم را به یکباره به 7 هزار و 500 تومان افزایش داد، اما منطقی نبودن قیمت خرید تضمینی در سالهای پیش از آن انگیزه گندمکاران را برای تولید بیشتر از بین برد و برخی از کشاورزان نیز ترجیح دادند تا به جای فروش محصول خود به دولت، گندم را به دلالانی که قیمت بالاتری پیشنهاد میدادند، بفروشند. براین اساس، موازنه عرضه و تقاضای این محصول حیاتی در کشور برهم ریخت و درسال گذشته دولت برای تأمین نیاز داخل روی به واردات آورد. درسالجاری نیز برآوردها نشان میدهد که دولت سیزدهم محبور است برای تأمین نیاز مردم در سالجاری حدود 8 میلیون تن گندم وارد کند. بدین ترتیب از یکسو رشد جهشی قیمت خرید تضمینی گندم در سال آخر دولت دوازدهم بار مالی مضاعفی بر دوش دولت سیزدهم گذاشته است و از طرف دیگر با وجود این افزایش همچنان واردات انبوهی باید صورت گیرد. اما ماجرا زمانی دشوارتر میشود که همزمان با بازگشت ایران به دوران واردکنندگی، بازار جهانی گندم نیز بسیار ملتهب شده است به طوری که علاوه بر رشد شدید قیمت، رقابت برای خرید گندم نیز وارد فاز جدیدی شده است.
رکوردشکنی قیمت جهانی گندم
در همین زمینه سازمان خواروبار جهانی (فائو) در تازهترین گزارش خود اعلام کرد، در ماه اکتبر امسال به عنوان دهمین ماه از سال 2021، قیمت گندم به بالاترین نرخ طی ۱۰ سال اخیر رسید و انتظار میرود، این روند افزایشی، حداقل تا انتهای امسال ادامه داشته باشد. فائو کاهش تولید گندم در کشورهای تولیدکننده به دلیل همهگیری کرونا و کمبود نیروی کار برای برداشت محصولات را یک دلیل مهم برای کاهش تولید اعلام، ولی تأکید کرد، رشد قیمت حملونقل به دلیل بسته شدن مرزها و نگرانی در مورد کمبود مواد غذایی که مانع از تجارت آزادانه این محصول در دنیا شده بود از دیگر دلایلی است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. براساس گزارش فائو، در ماه اکتبر امسال، قیمت هر تن گندم در دنیا ۱۰ درصد نسبت به ماه قبل از آن رشد کرده است و احتمال متفاوت بودن کیفیت محصول تقاضا شده با محصول دریافت شده هم وجود دارد. به این معنا که در قراردادها گندم درجهیک تقاضا میشود و قیمت همین نوع محصول هم پرداخت میشود ولی چیزی که عملاً خریدار دریافت میکند، گندم درجه دو یا حتی سه است؛ مسألهای که شاید در این روزها، بارها و بارها گزارش شده است. فائو از یک طرف کاهش کیفیت محصولات کشاورزی و از طرف دیگر، کاهش عرضه به بازار را از عوامل اصلی این بحران معرفی و تأکید کرد: با وجود اینکه خبرهایی در این مورد ارائه میشود ولی کمتر شنیده میشود که شکایتهای رسمی تنظیم شود زیرا خریداران نگران هستند در شرایط کرونایی، حتی دسترسی به محصولات درجه دو و درجه سه هم برای آنها امکانپذیر نباشد. کارشناسان یکی دیگر از دلایل این قیمت نگرانکننده را ناشی از افزایش تعرفههای گمرکی و مالیات بر صادرات در روسیه میدانند. با توجه به کاهش گندم در بازار، روسیه تبدیل به بازیگر اصلی این محصول استراتژیک در جهان شده است. کارشناسان این روند را در سال بعدی نیز محتمل دانستهاند چرا که روسیه سعی در تغییر قوانین مالیات بر صادرات دارد.
رشد ۴۷ دلاری قیمت در یک ماه
فائو بزرگترین صادرکنندگان گندم در دنیا را شامل کشورهای استرالیا، روسیه و امریکا معرفی و تأکید کرد: قیمت هر تن گندم استرالیایی در ماه اکتبر بالغ بر ۴۷ دلار نسبت به ماه قبل رشد کرده درحالی که در ماه سپتامبر نرخ رشد ماهانه قیمت برابر با ۸ دلار بود. در ماه اکتبر هر تن گندم استاندارد استرالیا با قیمت ۳۱۸ دلار و قیمت هر تن گندم درجهیک به ۳۶۵ دلار رسید.
بار مالی 3 میلیارد دلاری واردات گندم
با لحاظ قیمتهایی که در بازار جهانی گندم وجود دارد و بدون درنظر گرفتن نوسانهایی که در این بازار ایجاد میشود، دولت باید برای خرید 8 میلیون تن گندم درجه یک (با نرخ 365 دلار به ازای هر تن)، 2 میلیارد و 920 میلیون دلار بپردازد. با در نظرگرفتن قیمت 318 دلاری هر تن گندم دولت باید 2 میلیارد و 544 میلیون دلار برای آن هزینه کند.
رشد تا 65 درصدی قیمت جهانی خوراک دام و دانههای روغنی
آمارهای سازمان ملل متحد نشان میدهد که قیمت انواع غذا و محصولات در سال 2021 افزایش شدید داشته است در این میان قیمت انواع غلات، خوراک دام و طیور و دانههای روغنی پیشتاز هستند که تا 65 درصد افزایش قیمت را نشان میدهند. سازمان ملل متحد روزگذشته اعلام کرد: شاخص قیمت غذا که ماهانه ردیابی میشود به میانگین 125.7 واحد رسیده که رشد 28.1 درصدی نسبت به سال 2020 نشان میدهد. عبدالرضا عباسیان اقتصاددان ارشد سازمان خوار و بار جهانی (فائو) اعلام کرد: در شرایط عادی انتظار داشتیم قیمت با توجه به افزایش تولید و متناسب بودن با تقاضا با کاهش مواجه شود اما در واقع چنین نشد. در حال حاضر افزایش هزینههای تولید و نیز شیوع بیماری کووید19 و شرایط بسیار متزلزل آب و هوایی پیشبینیهای ما را به هم زده و آنچه قبلاً تصور میکردیم شرایط پایداری در سال 2022 داشته باشیم محقق نشد. براساس این گزارش، در آخرین ماه سالجاری میلادی قیمت جهانی غذا با کاهش مواجه شد به طوری که قیمت جهانی روغن، سبزیجات و شکر کاهش بیشتری داشت اما در مقایسه با سال گذشته رشد دارند.براساس آمارها میانگین شاخص قیمت غذا 0.9 درصد نسبت به ماه نوامبر کاهش داشت اما همچنان رشد 23.1 درصدی نسبت بهمدت مشابه سال گذشته داشت.
رشد تا 44 درصدی غلات، گندم و ذرت
براساس این آمارها شاخص ماهانه قیمت غلات کاهش 0.6 درصدی داشت اما در مدت سال گذشته به بیشترین رقم سالانه از سال 2012 تا کنون رسید و رشد 27.2 درصدی را ثبت کرد.ذرت مهم ترین غلهای بود که افزایش 44.1 درصدی و گندم رشد 31.3 درصدی را در سال گذشته داشت.در این میان برنج 4 درصد ارزش خود را از دست داد.
رشد 65 درصدی قیمت جهانی روغن در یک سال گذشته
شاخص قیمت انواع روغن 3.3 درصد در ماه دسامبر افت داشت که عمدتاً بهدلیل کاهش تقاضا بود و البته شیوع کووید 19 هم بر این تقاضا تأثیر داشت چرا که باعث اختلال در زنجیره عرضه شد. اما در طول سال شاخص قیمت روغن به بیشترین قیمت طول تاریخ رسید و رشد 65.8 درصد را نسبت به سال 2020 ثبت کرد، اما شکر نسبت به ماه گذشته کاهش 3.1 درصدی داشت و به کمترین قیمت 5 ماه گذشته رسید. تحلیلگران فائو اعلام کردند این آمارها نگرانی از شیوع سویه جدید امیکرون در تقاضای جهانی را تشدید میکند.
رشد 30 درصدی قیمت جهانی شکر
طبق این آمارها بررسی قیمتهای سالانه نشان میدهد که شاخص قیمت شکر 29.8 درصد رشد داشته و به بیشترین رقم از سال 2016 تا کنون رسیده است.
رشد 12.7 درصدی گوشت و 17 درصدی پنیر در یک سال گذشته
براساس آمارهای فائو شاخص قیمت گوشت در ماه دسامبر تا حدودی ثابت بود اما در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 12.7 درصد داشت. لبنیات تنها محصول در این گروه بود که ماه گذشته افزایش قیمت داشت و رشد 1.8 درصدی را در ماه نوامبر ثبت کرد که عمدتاً بهدلیل کاهش تولید شیر در اروپای غربی و اقیانوسیه بود.
قیمت پنیر هم در ماه گذشته کاهش داشت اما در مقایسه با یک سال اخیر رشد 16.9 درصد را ثبت کرد که بیشترین میزان از سال 2020 تا کنون محسوب میشود.
شیوع سویههای جدید کرونا، باعث اختلال عرضه غذا ومحصولات کشاورزی شده و زنجیره عرضه را به هم ریخته است، از سوی دیگر کشورها در چنین وضعیتی تأمین نیاز داخل را در اولویت قرار دادهاند و تمایلی به صادرات ندارند مثلاً روسیه عوارض صادرات محصولات کشاورزی را دو برابر کرده و 4 کشور صادرات کود اوره را ممنوع کردهاند.
با وجودی که دولت دوازدهم در آخرین سال کاری خود قیمت خرید تضمینی گندم را به یکباره به 7 هزار و 500 تومان افزایش داد، اما منطقی نبودن قیمت خرید تضمینی در سالهای پیش از آن انگیزه گندمکاران را برای تولید بیشتر از بین برد و برخی از کشاورزان نیز ترجیح دادند تا به جای فروش محصول خود به دولت، گندم را به دلالانی که قیمت بالاتری پیشنهاد میدادند، بفروشند. براین اساس، موازنه عرضه و تقاضای این محصول حیاتی در کشور برهم ریخت و درسال گذشته دولت برای تأمین نیاز داخل روی به واردات آورد. درسالجاری نیز برآوردها نشان میدهد که دولت سیزدهم محبور است برای تأمین نیاز مردم در سالجاری حدود 8 میلیون تن گندم وارد کند. بدین ترتیب از یکسو رشد جهشی قیمت خرید تضمینی گندم در سال آخر دولت دوازدهم بار مالی مضاعفی بر دوش دولت سیزدهم گذاشته است و از طرف دیگر با وجود این افزایش همچنان واردات انبوهی باید صورت گیرد. اما ماجرا زمانی دشوارتر میشود که همزمان با بازگشت ایران به دوران واردکنندگی، بازار جهانی گندم نیز بسیار ملتهب شده است به طوری که علاوه بر رشد شدید قیمت، رقابت برای خرید گندم نیز وارد فاز جدیدی شده است.
رکوردشکنی قیمت جهانی گندم
در همین زمینه سازمان خواروبار جهانی (فائو) در تازهترین گزارش خود اعلام کرد، در ماه اکتبر امسال به عنوان دهمین ماه از سال 2021، قیمت گندم به بالاترین نرخ طی ۱۰ سال اخیر رسید و انتظار میرود، این روند افزایشی، حداقل تا انتهای امسال ادامه داشته باشد. فائو کاهش تولید گندم در کشورهای تولیدکننده به دلیل همهگیری کرونا و کمبود نیروی کار برای برداشت محصولات را یک دلیل مهم برای کاهش تولید اعلام، ولی تأکید کرد، رشد قیمت حملونقل به دلیل بسته شدن مرزها و نگرانی در مورد کمبود مواد غذایی که مانع از تجارت آزادانه این محصول در دنیا شده بود از دیگر دلایلی است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. براساس گزارش فائو، در ماه اکتبر امسال، قیمت هر تن گندم در دنیا ۱۰ درصد نسبت به ماه قبل از آن رشد کرده است و احتمال متفاوت بودن کیفیت محصول تقاضا شده با محصول دریافت شده هم وجود دارد. به این معنا که در قراردادها گندم درجهیک تقاضا میشود و قیمت همین نوع محصول هم پرداخت میشود ولی چیزی که عملاً خریدار دریافت میکند، گندم درجه دو یا حتی سه است؛ مسألهای که شاید در این روزها، بارها و بارها گزارش شده است. فائو از یک طرف کاهش کیفیت محصولات کشاورزی و از طرف دیگر، کاهش عرضه به بازار را از عوامل اصلی این بحران معرفی و تأکید کرد: با وجود اینکه خبرهایی در این مورد ارائه میشود ولی کمتر شنیده میشود که شکایتهای رسمی تنظیم شود زیرا خریداران نگران هستند در شرایط کرونایی، حتی دسترسی به محصولات درجه دو و درجه سه هم برای آنها امکانپذیر نباشد. کارشناسان یکی دیگر از دلایل این قیمت نگرانکننده را ناشی از افزایش تعرفههای گمرکی و مالیات بر صادرات در روسیه میدانند. با توجه به کاهش گندم در بازار، روسیه تبدیل به بازیگر اصلی این محصول استراتژیک در جهان شده است. کارشناسان این روند را در سال بعدی نیز محتمل دانستهاند چرا که روسیه سعی در تغییر قوانین مالیات بر صادرات دارد.
رشد ۴۷ دلاری قیمت در یک ماه
فائو بزرگترین صادرکنندگان گندم در دنیا را شامل کشورهای استرالیا، روسیه و امریکا معرفی و تأکید کرد: قیمت هر تن گندم استرالیایی در ماه اکتبر بالغ بر ۴۷ دلار نسبت به ماه قبل رشد کرده درحالی که در ماه سپتامبر نرخ رشد ماهانه قیمت برابر با ۸ دلار بود. در ماه اکتبر هر تن گندم استاندارد استرالیا با قیمت ۳۱۸ دلار و قیمت هر تن گندم درجهیک به ۳۶۵ دلار رسید.
بار مالی 3 میلیارد دلاری واردات گندم
با لحاظ قیمتهایی که در بازار جهانی گندم وجود دارد و بدون درنظر گرفتن نوسانهایی که در این بازار ایجاد میشود، دولت باید برای خرید 8 میلیون تن گندم درجه یک (با نرخ 365 دلار به ازای هر تن)، 2 میلیارد و 920 میلیون دلار بپردازد. با در نظرگرفتن قیمت 318 دلاری هر تن گندم دولت باید 2 میلیارد و 544 میلیون دلار برای آن هزینه کند.
رشد تا 65 درصدی قیمت جهانی خوراک دام و دانههای روغنی
آمارهای سازمان ملل متحد نشان میدهد که قیمت انواع غذا و محصولات در سال 2021 افزایش شدید داشته است در این میان قیمت انواع غلات، خوراک دام و طیور و دانههای روغنی پیشتاز هستند که تا 65 درصد افزایش قیمت را نشان میدهند. سازمان ملل متحد روزگذشته اعلام کرد: شاخص قیمت غذا که ماهانه ردیابی میشود به میانگین 125.7 واحد رسیده که رشد 28.1 درصدی نسبت به سال 2020 نشان میدهد. عبدالرضا عباسیان اقتصاددان ارشد سازمان خوار و بار جهانی (فائو) اعلام کرد: در شرایط عادی انتظار داشتیم قیمت با توجه به افزایش تولید و متناسب بودن با تقاضا با کاهش مواجه شود اما در واقع چنین نشد. در حال حاضر افزایش هزینههای تولید و نیز شیوع بیماری کووید19 و شرایط بسیار متزلزل آب و هوایی پیشبینیهای ما را به هم زده و آنچه قبلاً تصور میکردیم شرایط پایداری در سال 2022 داشته باشیم محقق نشد. براساس این گزارش، در آخرین ماه سالجاری میلادی قیمت جهانی غذا با کاهش مواجه شد به طوری که قیمت جهانی روغن، سبزیجات و شکر کاهش بیشتری داشت اما در مقایسه با سال گذشته رشد دارند.براساس آمارها میانگین شاخص قیمت غذا 0.9 درصد نسبت به ماه نوامبر کاهش داشت اما همچنان رشد 23.1 درصدی نسبت بهمدت مشابه سال گذشته داشت.
رشد تا 44 درصدی غلات، گندم و ذرت
براساس این آمارها شاخص ماهانه قیمت غلات کاهش 0.6 درصدی داشت اما در مدت سال گذشته به بیشترین رقم سالانه از سال 2012 تا کنون رسید و رشد 27.2 درصدی را ثبت کرد.ذرت مهم ترین غلهای بود که افزایش 44.1 درصدی و گندم رشد 31.3 درصدی را در سال گذشته داشت.در این میان برنج 4 درصد ارزش خود را از دست داد.
رشد 65 درصدی قیمت جهانی روغن در یک سال گذشته
شاخص قیمت انواع روغن 3.3 درصد در ماه دسامبر افت داشت که عمدتاً بهدلیل کاهش تقاضا بود و البته شیوع کووید 19 هم بر این تقاضا تأثیر داشت چرا که باعث اختلال در زنجیره عرضه شد. اما در طول سال شاخص قیمت روغن به بیشترین قیمت طول تاریخ رسید و رشد 65.8 درصد را نسبت به سال 2020 ثبت کرد، اما شکر نسبت به ماه گذشته کاهش 3.1 درصدی داشت و به کمترین قیمت 5 ماه گذشته رسید. تحلیلگران فائو اعلام کردند این آمارها نگرانی از شیوع سویه جدید امیکرون در تقاضای جهانی را تشدید میکند.
رشد 30 درصدی قیمت جهانی شکر
طبق این آمارها بررسی قیمتهای سالانه نشان میدهد که شاخص قیمت شکر 29.8 درصد رشد داشته و به بیشترین رقم از سال 2016 تا کنون رسیده است.
رشد 12.7 درصدی گوشت و 17 درصدی پنیر در یک سال گذشته
براساس آمارهای فائو شاخص قیمت گوشت در ماه دسامبر تا حدودی ثابت بود اما در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 12.7 درصد داشت. لبنیات تنها محصول در این گروه بود که ماه گذشته افزایش قیمت داشت و رشد 1.8 درصدی را در ماه نوامبر ثبت کرد که عمدتاً بهدلیل کاهش تولید شیر در اروپای غربی و اقیانوسیه بود.
قیمت پنیر هم در ماه گذشته کاهش داشت اما در مقایسه با یک سال اخیر رشد 16.9 درصد را ثبت کرد که بیشترین میزان از سال 2020 تا کنون محسوب میشود.
شیوع سویههای جدید کرونا، باعث اختلال عرضه غذا ومحصولات کشاورزی شده و زنجیره عرضه را به هم ریخته است، از سوی دیگر کشورها در چنین وضعیتی تأمین نیاز داخل را در اولویت قرار دادهاند و تمایلی به صادرات ندارند مثلاً روسیه عوارض صادرات محصولات کشاورزی را دو برابر کرده و 4 کشور صادرات کود اوره را ممنوع کردهاند.
«ایران» از اعتراف کارشناسان امریکایی درباره کاهش اثرگذاری تحریمها علیه ایران گزارش میدهد
فروپاشی منطق تحریم
اگر شروع دور جدید فشارها علیه جمهوری اسلامی ایران را اردیبهشت 1397 و خروج یکجانبه امریکا از برجام عنوان کنیم، اکنون با گذشت بیش از سه و نیم سال از آن میتوان به میزان محقق شدن یا شکست اهداف تعریف شده از پروژه کارزار فشار حداکثری علیه کشورمان پرداخت. اصلیترین هدف امریکا را میتوان «تغییر رفتار» تهران معرفی کرد. تصور ساکنان اتاق بیضی شکل کاخ سفید آن بود که در کوتاه مدت مردم ایران به دلیل فشارهای اقتصادی به ستوه آمده و به رویارویی با نظام دست خواهند زد و در نهایت حاکمیت به چرخش در رفتار مجاب خواهد شد. گزاره «تابستان داغ» که مقامات وقت ایالات متحده از آن استفاده میکردند در همین چهارچوب تحلیل میشود. سرفصل تغییر رفتارهای ایران نیز از جانب آنها تنظیم شده بود و بارها امریکاییها به آن اشاره کرده بودند. پمپئو وزیر وقت خارجه امریکا تحت عنوان 12 پیش شرط برای شروع دور جدید مذاکرات زیادهخواهیهای این کشور را به صورت مکتوب به ایران و دیگر کشورها اعلام کرد. هر چند در داخل کشور برخی افراد و مسئولین حتی فکر مذاکره با ترامپ را در سر داشتند اما راهبرد «نه جنگ میشود و نه مذاکره میکنیم» کشور را از باتلاقی که مرعوبان امریکا به آن امید داشتند نجات داد. در نهایت دونالد ترامپ و پمپئو که ابتدا به شرط گذاری برای کشورمان مشغول بودند به فرستادن کشورهای دیگر به ایران برای تحمیل خواستههای خود متوسل شدند. دست رد به صف طویل این کشورها از جمله نخست وزیر ژاپن و وزیرخارجه آلمان و تعدادی از کشورهای همسایه نشان داد که ایران خواستههای حداکثری و عقبنشینیهای فرابرجامی را به هیچ عنوان نخواهد پذیرفت.
با مقاومت مردم و از دستور خارج شدن 12 پیششرط پمپئو که درصدد به تسلیم کشاندن ایران و از دست دادن بازدارندگی و مؤلفههای قدرت ایران بود، امریکاییها نتوانستند به این هدف خود برسند. افزون بر این موارد نه تنها فشارها به مردم و نظام نتیجه نداد که حتی اکنون اثردهی تحریمها نیز کاهش یافته است. این مهم را نه فقط تحلیلگران و آمارهای اقتصادی داخلی که حتی کارشناسان حاضر در اردوگاه غرب و نهادهای بینالمللی نیز اذعان کردهاند.
اعتراف به کند شدن عقربه تحریمها
صندوق بینالمللی پول اخیراً در گزارشی میزان تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۱ را ۱.۰۸ هزار میلیارد دلار اعلام کرده است که نسبت به کشورهای منطقه در جایگاه نخست قرار دارد و عربستان و ترکیه در رتبههای دوم و سوم قرار گرفتند. همچنین به گزارش مرکز آمار اتحادیه اروپا، صادرات ایران به اتحادیه اروپا در ماه اکتبر، به بالای ۱۰۳ میلیون یورو رسیده که بالاترین رقم از پایان سال ۲۰۱۸ تاکنون است. براساس این گزارش صادرات ایران در 10 ماه ابتدایی امسال 22 درصد نسبت به سال گذشته بیشتر شده است.
علی واعظ نیز چند روز قبل در یک گفتوگو در کلابهاوس به موضوع کاهش اثرگذاری تحریمها اعتراف کرده بود. وی که از افراد نزدیک به تیم مذاکره کننده کنونی امریکا در وین بوده و روابط خوبی با تیم مذاکره کننده امریکا در زمان امضای برجام داشته است گفته: «[غربیها] میدانند که اثردهی تحریمها کم شده است؛ شکی در آن نیست. ولی اولاً این یک بازی موش و گربه است، یعنی معمولاً وقتی شما تحریم اعمال میکنید، یک اثر روانی بلافاصله دارد که آن را در سقوط ارزش ریال مثلاً میشود دید و یا افزایش تورم، بعد بتدریج اقتصاد جایگاه خود را پیدا میکند، بالانس پیدا میکند و راهکارهای جدیدی را پیدا میکند که تحریمها را دور بزند؛ آن وقت طرف تحریم کننده اگر بخواهد همچنان فشار را اضافه کند باید آن مسیرها را هم شناسایی و سعی کند مسدود کند.»
مسئول پروژه ایران در گروه امریکایی بحران در ادامه با اشاره به اینکه تلاش برای مسدودسازی مسیرهای جدید جهت اثرگذار ماندن تحریم موفق نخواهد شد گفت: «ولی باز هم اگر بخواهیم خیلی واقع بین باشیم، واقعیت این است که این کار نهایتاً 10 تا 20 درصد فشار اضافی بر اقتصاد ایران ایجاد بکند و بازگرداندن مکانیسم ماشه و تحریمهای اتحادیه اروپا هم فرض کنید 10 تا 20 درصد دیگر فشار ایجاد کند. به هرحال واقعیت این است که اقتصاد ایران فشار اصلی تحریمها را پشت سر گذاشته و به هرحال همچنان سرپا است و این میزان اضافه فشار هم به احتمال زیاد اقتصاد ایران را از پا در نخواهد آورد. حتماً فشار را اضافه خواهد کرد ولی به گمان من نباید از آن انتظار این را داشت که معجزهای کند یا آن طور که خیلیها در واشنگتن فکر میکنند یک مقدار کمی فشار کافی است تا اقتصاد ایران متلاشی شود یا نظام در ایران متلاشی شود. اینها به گمان من خاماندیشی است» همه این موارد نشان دهنده کاهش جدی اثرگذاری تحریم و نگرانی غرب از این موضوع است.
کره جنوبی متضرر از تحریمهای ایران
تحریمهای یکجانبه علیه ایران بسیاری از دیگر کشورها و حتی متحدان امریکا را هم دچار مشکل کرده است. یون کانگ هوین سفیر کره جنوبی در تهران اخیراً طی مصاحبهای به همین مسأله اشاره کرده است. وی در جملهای قابل تأمل اعلام کرد که کره جنوبی بعد از مردم ایران بیشترین آسیب را از تحریمهای امریکا علیه ایران دیده است. او حتی در مصاحبه اخیر خود گفته بود صنعت پتروشیمی این کشور به دلیل همین تحریمها با مشکلات زیادی مواجه شده است. این مسائل باعث شد تا کره جنوبی که بدهی چند میلیارد دلاری به ایران هم دارد در سفری به وین با کشورهای عضو مذاکره کننده گفتوگو کند و از منافع از دست رفته خود بگوید. این کشور، معاون وزیر خارجه خود را به وین فرستاد و حتی در جریان رایزنیها با کشورهای عضو برجام با علی باقری نماینده جمهوری اسلامی در مذاکرات رفع تحریم نیز گفتوگو کرد. به نظر میرسد بدهیهای سئول به تهران که بیش از هشت میلیارد دلار تخمین زده میشود یکی از محورهای این گفتوگوها باشد. یکی از موضوعات اختلافی دو کشور همواره مسأله چگونگی پرداخت این پول به کشورمان بوده است. کره جنوبی تلاش دارد تا برای نجات برخی شرکتهای خود از مشکلات اقتصادی در ازای پولهای بلوکه شده ایران در بانکهای سئول، به واردات محصولات خود به بازار ایران رو آورد. این اقدام البته برای تهران صرفه اقتصادی ندارد. از آنجا که اجازه ورود کالاهای کرهای به ضرر تولیدکنندگان و کارگران ایرانی خواهد بود و به نوعی ایران را از اختیار چگونگی استفاده از پولهای خود محروم میکند طبیعتاً مورد قبول طرف ایرانی نخواهد بود.
در جریان دیدار چوی جانگ کان معاون وزیر خارجه کره جنوبی با علی باقری، معاون سیاسی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد که فارغ از نتایج گفتوگوها در وین، دولت کره جنوبی موظف به آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران است و تحریمهای یکجانبه امریکا نمیتواند توجیهی برای عدم پرداخت بدهیها به ایران باشد. در این جلسه همچنین تصریح شد که خودداری غیرقانونی و غیرقابل توجیه کره جنوبی از بازپرداخت بدهیهای خود به ایران، نقطهای تیره در تاریخ روابط دو کشور خواهد بود و سئول باید هرچه سریعتر نسبت به آزادسازی منابع ایران اقدام کند. وزارت امور خارجه کره جنوبی نیز پس از این دیدار در بیانیهای اعلام کرد دو طرف توافق کردند کارشناسان دو کشور برای بحث پیرامون مسائل مرتبط با انتقال پولهای بلوکه شده رایزنیهای کاری انجام دهند.
همه شواهد نشان میدهد خشاب سلاح تحریم امریکا گلولهای برای شلیک ندارد و آنها که دست خود را خالی میبینند شکست کارزار فشار حداکثری را به تماشا نشستهاند.
با مقاومت مردم و از دستور خارج شدن 12 پیششرط پمپئو که درصدد به تسلیم کشاندن ایران و از دست دادن بازدارندگی و مؤلفههای قدرت ایران بود، امریکاییها نتوانستند به این هدف خود برسند. افزون بر این موارد نه تنها فشارها به مردم و نظام نتیجه نداد که حتی اکنون اثردهی تحریمها نیز کاهش یافته است. این مهم را نه فقط تحلیلگران و آمارهای اقتصادی داخلی که حتی کارشناسان حاضر در اردوگاه غرب و نهادهای بینالمللی نیز اذعان کردهاند.
اعتراف به کند شدن عقربه تحریمها
صندوق بینالمللی پول اخیراً در گزارشی میزان تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۱ را ۱.۰۸ هزار میلیارد دلار اعلام کرده است که نسبت به کشورهای منطقه در جایگاه نخست قرار دارد و عربستان و ترکیه در رتبههای دوم و سوم قرار گرفتند. همچنین به گزارش مرکز آمار اتحادیه اروپا، صادرات ایران به اتحادیه اروپا در ماه اکتبر، به بالای ۱۰۳ میلیون یورو رسیده که بالاترین رقم از پایان سال ۲۰۱۸ تاکنون است. براساس این گزارش صادرات ایران در 10 ماه ابتدایی امسال 22 درصد نسبت به سال گذشته بیشتر شده است.
علی واعظ نیز چند روز قبل در یک گفتوگو در کلابهاوس به موضوع کاهش اثرگذاری تحریمها اعتراف کرده بود. وی که از افراد نزدیک به تیم مذاکره کننده کنونی امریکا در وین بوده و روابط خوبی با تیم مذاکره کننده امریکا در زمان امضای برجام داشته است گفته: «[غربیها] میدانند که اثردهی تحریمها کم شده است؛ شکی در آن نیست. ولی اولاً این یک بازی موش و گربه است، یعنی معمولاً وقتی شما تحریم اعمال میکنید، یک اثر روانی بلافاصله دارد که آن را در سقوط ارزش ریال مثلاً میشود دید و یا افزایش تورم، بعد بتدریج اقتصاد جایگاه خود را پیدا میکند، بالانس پیدا میکند و راهکارهای جدیدی را پیدا میکند که تحریمها را دور بزند؛ آن وقت طرف تحریم کننده اگر بخواهد همچنان فشار را اضافه کند باید آن مسیرها را هم شناسایی و سعی کند مسدود کند.»
مسئول پروژه ایران در گروه امریکایی بحران در ادامه با اشاره به اینکه تلاش برای مسدودسازی مسیرهای جدید جهت اثرگذار ماندن تحریم موفق نخواهد شد گفت: «ولی باز هم اگر بخواهیم خیلی واقع بین باشیم، واقعیت این است که این کار نهایتاً 10 تا 20 درصد فشار اضافی بر اقتصاد ایران ایجاد بکند و بازگرداندن مکانیسم ماشه و تحریمهای اتحادیه اروپا هم فرض کنید 10 تا 20 درصد دیگر فشار ایجاد کند. به هرحال واقعیت این است که اقتصاد ایران فشار اصلی تحریمها را پشت سر گذاشته و به هرحال همچنان سرپا است و این میزان اضافه فشار هم به احتمال زیاد اقتصاد ایران را از پا در نخواهد آورد. حتماً فشار را اضافه خواهد کرد ولی به گمان من نباید از آن انتظار این را داشت که معجزهای کند یا آن طور که خیلیها در واشنگتن فکر میکنند یک مقدار کمی فشار کافی است تا اقتصاد ایران متلاشی شود یا نظام در ایران متلاشی شود. اینها به گمان من خاماندیشی است» همه این موارد نشان دهنده کاهش جدی اثرگذاری تحریم و نگرانی غرب از این موضوع است.
کره جنوبی متضرر از تحریمهای ایران
تحریمهای یکجانبه علیه ایران بسیاری از دیگر کشورها و حتی متحدان امریکا را هم دچار مشکل کرده است. یون کانگ هوین سفیر کره جنوبی در تهران اخیراً طی مصاحبهای به همین مسأله اشاره کرده است. وی در جملهای قابل تأمل اعلام کرد که کره جنوبی بعد از مردم ایران بیشترین آسیب را از تحریمهای امریکا علیه ایران دیده است. او حتی در مصاحبه اخیر خود گفته بود صنعت پتروشیمی این کشور به دلیل همین تحریمها با مشکلات زیادی مواجه شده است. این مسائل باعث شد تا کره جنوبی که بدهی چند میلیارد دلاری به ایران هم دارد در سفری به وین با کشورهای عضو مذاکره کننده گفتوگو کند و از منافع از دست رفته خود بگوید. این کشور، معاون وزیر خارجه خود را به وین فرستاد و حتی در جریان رایزنیها با کشورهای عضو برجام با علی باقری نماینده جمهوری اسلامی در مذاکرات رفع تحریم نیز گفتوگو کرد. به نظر میرسد بدهیهای سئول به تهران که بیش از هشت میلیارد دلار تخمین زده میشود یکی از محورهای این گفتوگوها باشد. یکی از موضوعات اختلافی دو کشور همواره مسأله چگونگی پرداخت این پول به کشورمان بوده است. کره جنوبی تلاش دارد تا برای نجات برخی شرکتهای خود از مشکلات اقتصادی در ازای پولهای بلوکه شده ایران در بانکهای سئول، به واردات محصولات خود به بازار ایران رو آورد. این اقدام البته برای تهران صرفه اقتصادی ندارد. از آنجا که اجازه ورود کالاهای کرهای به ضرر تولیدکنندگان و کارگران ایرانی خواهد بود و به نوعی ایران را از اختیار چگونگی استفاده از پولهای خود محروم میکند طبیعتاً مورد قبول طرف ایرانی نخواهد بود.
در جریان دیدار چوی جانگ کان معاون وزیر خارجه کره جنوبی با علی باقری، معاون سیاسی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد که فارغ از نتایج گفتوگوها در وین، دولت کره جنوبی موظف به آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران است و تحریمهای یکجانبه امریکا نمیتواند توجیهی برای عدم پرداخت بدهیها به ایران باشد. در این جلسه همچنین تصریح شد که خودداری غیرقانونی و غیرقابل توجیه کره جنوبی از بازپرداخت بدهیهای خود به ایران، نقطهای تیره در تاریخ روابط دو کشور خواهد بود و سئول باید هرچه سریعتر نسبت به آزادسازی منابع ایران اقدام کند. وزارت امور خارجه کره جنوبی نیز پس از این دیدار در بیانیهای اعلام کرد دو طرف توافق کردند کارشناسان دو کشور برای بحث پیرامون مسائل مرتبط با انتقال پولهای بلوکه شده رایزنیهای کاری انجام دهند.
همه شواهد نشان میدهد خشاب سلاح تحریم امریکا گلولهای برای شلیک ندارد و آنها که دست خود را خالی میبینند شکست کارزار فشار حداکثری را به تماشا نشستهاند.
بررسی نظرات کارشناسان بینالمللی در خصوص کوبیدن پایگاه امریکا در عراق توسط ایران
عین الاسد آغاز انتقام بود
حسن وطن دوست
ابعاد وجودی حادثه تروریستی فرودگاه بغداد و به تبع آن برخورد موشکی ایران با پایگاه امریکایی در عراق، فراتر از زمان و مکانی بود که در آن روی داد. سطح تروریستی عملیات تروریستهای امریکایی و نیز سطح گسترده ابعاد آن به جایگاه بینالمللی سردار سلیمانی مرتبط بود. مجموعه فعالیتها و شبکه سازیهای نیروی قدس سپاه با محوریت سردار سلیمانی در طول دو دهه گذشته، بستر اصلی شکلگیری طرح ترور را تشکیل داد. به عبارت دیگر، ترور شهید سلیمانی اقدامی مقابلهای و پسینی با مجموعه فعالیتهای ضد امپریالیستی او در دهههای گذشته بوده است و ایالات متحده بینالملل در پاسخ به آن اقدامات، ناچار به حذف فیزیکی حریف میشود. میزان تأثیرگذاری شخصیت شهید سلیمانی در این واقعه از مجموعه نظرات و تحلیلهای صاحبنظران و کارشناسان غربی در طول دهه گذشته قابل برداشت است. به طور کلی دستاوردهای حضور ایران در میدان و نقشههای ژئوپلیتیک منطقه از نگاه غربیها وابستگی مستقیمی با سردار سلیمانی داشته است.
یکی از نمونههای این واقعیت را اندیشکده بروکینگز در نوامبر 2012 با انتشار مقالهای به قلم مایکل دورن طرح کرده است. این مقاله با عنوان «حماس، مصر را در غزه درگیر کرد» منتشر شد.مایکل دورن در این مقاله با توجه به موضوعات وقت از قبیل تحولات مصر در دوره مرسی و نیز جنگ غزه به بحث درگیر کردن مصر در موضوع غزه میپردازد و ایران را بهعنوان عامل همراهسازی مصر برای دفاع از حماس معرفی میکند. در این مقاله از این اقدام با عنوان تاوریت (tawreet) نام برده شده است. در واقع طبق نظر مایکل دورن، ایران مصر را در جریان جنگ غزه تاوریت کرده است. اما نکته محوری در این مقاله اشاره به یکی از راهبردهای منطقهای سردار سلیمانی است. مایکل دورن در پاسخ به سؤالی که از او پرسیده شده و در مقاله بازنویسی شده است پاسخ مشخصی میدهد. از مایک دورن پرسیده میشود: «آیا این تنها محاسبات حماس بود یا تهران نیز به آن فشار آورد؟» او در پاسخ میگوید: «هیچ ناظر امریکایی اطلاعات دقیقی در مورد میزان نفوذ تهران بر حماس ندارد. فرض کاری من این است که ایرانیها تیر بزرگ را به حماس میدهند. قاسم سلیمانی میگوید: «ما معتقدیم جنگ باید خارج از مرزهای ایران باشد.» و سپس حماس موظف میشود که این توصیه کلی را به سیاستهای خاص تبدیل و تاکتیکها و زمانبندی را خودش تعیین کند.»
در این راستا در سال 2014 مقاله دیگری در اندیشکده بروکینگز باز هم به قلم مایکل دورن منتشر میشود که در مورد مذاکرات هستهای ایران و نقش ایران در سوریه تمرکز دارد. عنوان این یادداشت «با تهران سخت بگیر» بود. دورن اشاره میکند در آن تاریخ سه سفیر برجسته سابق امریکا، بهنامهای رایان کراکر، ویلیام لورز و توماس پیکرینگ (که از کارشناسان برجسته اندیشکده بروکینگر هم هست) برای ممانعت از توافق هستهای با ایران، به رایزنی با اوباما رئیس جمهوری وقت میپردازند. آنها استدلال میکنند که دستیابی به توافق در وین، کلید باز کردن قفل مشارکت منطقهای با ایران و متحد آن، سوریه است.
دورن با نقد تحلیل سه سفیر مورد اشاره دلایلی را طرح میکند که مذاکرات هستهای باید به نتیجه برسد تا بر اساس دستاوردهای توافق، مرجعیت سردار سلیمانی مخدوش شود. دورن ضمن رد استدلالهای آن سه سفیر مینویسد: «اشتباه سوم سفیران این است که استدلالهای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران را پذیرفتند که در گوش جان کری، وزیر امور خارجه زمزمه میکند که ژستهای آشتیجویانه امریکا باعث تقویت نیروهای میانهرو و نخبگان ایرانی میشود. اما دقیقاً برعکس این احتمال بیشتر است. امتیازات امریکا باعث تحقیر مردانی مانند قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس میشود. سلیمانی از نزدیکان رهبر معظم انقلاب ایران برخلاف ظریف، نقش تعیینکنندهای در سیاست ایران در قبال عراق و سوریه دارد. امتیازات بسیار مهمی که پرزیدنت اوباما قبلاً به ایران داده است، به امثال سلیمانی این مبنا را داده است که استدلال کنند امریکاییها در حال عقبنشینی از خاورمیانه هستند.»
بازیگری محوری سردار سلیمانی در مجموعه تحولات منطقهای با شعاع 2000 کیلومتری از مرزهای ایران، کلیدیترین عامل در برنامهریزی محاسباتی دشمن بوده است. اما یکی از تاکتیکهایی که رسانه بیگانه توانست در آن برای همراهسازی بخشی از مخاطبان پیروز شود برجستهسازی سردار سلیمانی بهعنوان یک ژنرال بیمانند در سطح منطقه در طول یک دهه گذشته بود. رسانههای امریکایی و انگلیسی در روزهایی ژنرال سلیمانی را تیتر یک خود میکردند که در ایران این چهره سرشناس جهانی شناخته شده نبود. یکی از دلایل این برجسته سازی، پس از ترور سردار سلیمانی مشخص شد و آن عبارت بود از این همانی این ژنرال منحصر به فرد با عنوان جعلی بزرگترین تروریست جهان بود. در واقع رسانههای بیگانه در تلاش بودند با آشکارسازی نقش راهبردی سردار سلیمانی در تحولات منطقه وصله تروریستی به اقدامات او مرتبط کنند که با حماسه شگرف از حضور مردم در کشورهای منطقه در مراسم تشییع و یادبود وی مواجه شدند.
از سوی دیگر اقدام فوری ایران در پاسخ موشکی به پایگاه امریکایی که در نوع خود، یک اقدام منحصر به فرد علیه نیروی نظامی امریکا محسوب میشود، روایت تروریستسازی از نیروی قدس را در میان جوامع منطقه مخدوش نمود. حمله کوبنده ایران به پایگاه عین الاسد که به تعبیر رهبر معظم انقلاب یک سیلی در پاسخ به جنایت تروریستهای امریکایی بود، توانست هژمونی جدید در سطح روابط قدرت در جهان را پایهریزی نماید. عملیات شهید سلیمانی نه به میزان شهید سلیمانی اما در راستای اعتبارزدایی از رژیم تروریستی امریکا، راهبردی بود. عملیاتی که در ساعت ترور شهید سلیمانی محقق شد. نیروهای امریکایی در آماده باش کامل قرار داشتند. تا پیش از انجام عملیات ۱۲ فروند هواپیمای بدون سرنشین و تعدادی هواپیمای با سرنشین از پایگاه عینالاسد مراقبت میکردند اما هیچ واکنشی به حمله 13 موشک از کلاس قیام و فاتح 313 نشان ندادند. یک عملیات جنگ الکترونیک پس از اتمام عملیات موشکی علیه امریکاییها انجام گرفت. تا امریکاییها علی رغم فعال بودن دوربینهای ۸ فروند پهپاد امکیو-۹ که بر فراز منطقه در پرواز بودند، نتوانند از اطلاعات آنها استفاده کنند. پس از عملیات شهید سلیمانی حداقل ۹ سورتی پرواز، مجروحان امریکایی را به کشور اردن و رژیم اشغالگر قدس منتقل کرد و تعدادی بالگرد شینوک نیز مجروحان را به بیمارستان امریکا در بغداد بردند.
حجم پیامها و نشانه شناسیها در این عملیات موفقیتآمیز در بررسی واکنشهای بینالمللی نسبت به این واقعه قابل ارزیابی است. بخشی از واکنشها برای کوچک نمایی عملیات به سمت بدون تلفات بودن این حمله موشکی طرحریزی شد و بخش دیگری نیز خط خبری اعلام از پیش ایران به امریکا مبنی بر حمله به عین الاسد را مخابره کردند. اما واقعیت چیز دیگری بود که امروز پس از دو سال از آن عملیات بتدریج نمایان میشود. از اعلام تعداد جدیدتر مجروحان توسط پنتاگون که 109 نفر اعلام شد تا میزان خسارات وارده به این پایگاه. یکی از نخستین واکنشها به حمله موشکی ایران در 8 ژانویه 2020 توسط دیوید لینهارت در نیویورک تایمز منتشر شد. نیویورک تایمز با انتشار این عکسی در یادداشتی به قلم لینهارت ابراز خوشحالی کرد که امریکا اگر صرفاً در مقابله با ترور سردار سلیمانی هزینه حمله شدن به دو پایگاه نظامی در عراق را تحمل کند؛ یک معامله مقرون به صرفه انجام داده است.
او مینویسد امریکا هرگز نباید بهدنبال زدن ضربه آخر باشد. امریکا شخصیتی چون سلیمانی را حذف کرده و در عوض پایگاه نظامی او مورد حمله قرار گرفته است. بنابراین امریکا باید با توجه به پیام محمدجواد ظریف که اعلام کرده پاسخ ایران به ترور سلیمانی، حمله به پایگاه امریکایی بوده، از ادامه ماجراجویی دست بردارد. اما لینهارت در ادامه این ماجرا را به موضوع انتقام اصلی ایران که اخراج امریکا از منطقه است نیز مرتبط میکند و رویکرد امریکا برای مواجهه با این سیاست را پیچیده ارزیابی میکند. در واقع رؤیای نیویورک تایمز که تلافی ایران را صرفاً در عین الاسد و اربیل ببیند خیلی زود از بین میرود و در انتها مینویسد: «احساس من این است که ایران باید کاری را سریع انجام دهد، کاری نمادین، کاری که با توجه به علنی بودن قتل سلیمانی، علنی بود.... اما ایران نمیخواست یک جنگ همه جانبه را آغاز کند. حمله ایران به عین الاسد جسورانه است؛ بزرگ است؛ قابل توجه است؛ اما از کشتن تعداد زیادی از امریکاییها جلوگیری کرد. من فکر میکنم ایران به مرور زمان بهدنبال انجام کارهای دیگری خواهد بود، فقط شاید نه بهصورت عمومی. من هنوز فکر میکنم که ما باید نگران چیزهایی مانند حملات سایبری، حملات تروریستی، هدف قرار دادن سفارتخانههای امریکا، تلاش برای ترور مقامات امریکایی باشیم.
من فکر میکنم همه آن چیزها به طور بالقوه برای سالها روی میز است، صادقانه بگویم، در تلافی.» لینهارت بدرستی ابعاد انتقامی ایران را تشخیص داده است. انتقام ایران از جنایت فرودگاه بغداد با حمله موشکی به پایگاههای امریکایی در عراق آغاز شد و در ادامه تاوریتهای ایران علیه منافع امریکایی در جریان خواهد بود.
ابعاد وجودی حادثه تروریستی فرودگاه بغداد و به تبع آن برخورد موشکی ایران با پایگاه امریکایی در عراق، فراتر از زمان و مکانی بود که در آن روی داد. سطح تروریستی عملیات تروریستهای امریکایی و نیز سطح گسترده ابعاد آن به جایگاه بینالمللی سردار سلیمانی مرتبط بود. مجموعه فعالیتها و شبکه سازیهای نیروی قدس سپاه با محوریت سردار سلیمانی در طول دو دهه گذشته، بستر اصلی شکلگیری طرح ترور را تشکیل داد. به عبارت دیگر، ترور شهید سلیمانی اقدامی مقابلهای و پسینی با مجموعه فعالیتهای ضد امپریالیستی او در دهههای گذشته بوده است و ایالات متحده بینالملل در پاسخ به آن اقدامات، ناچار به حذف فیزیکی حریف میشود. میزان تأثیرگذاری شخصیت شهید سلیمانی در این واقعه از مجموعه نظرات و تحلیلهای صاحبنظران و کارشناسان غربی در طول دهه گذشته قابل برداشت است. به طور کلی دستاوردهای حضور ایران در میدان و نقشههای ژئوپلیتیک منطقه از نگاه غربیها وابستگی مستقیمی با سردار سلیمانی داشته است.
یکی از نمونههای این واقعیت را اندیشکده بروکینگز در نوامبر 2012 با انتشار مقالهای به قلم مایکل دورن طرح کرده است. این مقاله با عنوان «حماس، مصر را در غزه درگیر کرد» منتشر شد.مایکل دورن در این مقاله با توجه به موضوعات وقت از قبیل تحولات مصر در دوره مرسی و نیز جنگ غزه به بحث درگیر کردن مصر در موضوع غزه میپردازد و ایران را بهعنوان عامل همراهسازی مصر برای دفاع از حماس معرفی میکند. در این مقاله از این اقدام با عنوان تاوریت (tawreet) نام برده شده است. در واقع طبق نظر مایکل دورن، ایران مصر را در جریان جنگ غزه تاوریت کرده است. اما نکته محوری در این مقاله اشاره به یکی از راهبردهای منطقهای سردار سلیمانی است. مایکل دورن در پاسخ به سؤالی که از او پرسیده شده و در مقاله بازنویسی شده است پاسخ مشخصی میدهد. از مایک دورن پرسیده میشود: «آیا این تنها محاسبات حماس بود یا تهران نیز به آن فشار آورد؟» او در پاسخ میگوید: «هیچ ناظر امریکایی اطلاعات دقیقی در مورد میزان نفوذ تهران بر حماس ندارد. فرض کاری من این است که ایرانیها تیر بزرگ را به حماس میدهند. قاسم سلیمانی میگوید: «ما معتقدیم جنگ باید خارج از مرزهای ایران باشد.» و سپس حماس موظف میشود که این توصیه کلی را به سیاستهای خاص تبدیل و تاکتیکها و زمانبندی را خودش تعیین کند.»
در این راستا در سال 2014 مقاله دیگری در اندیشکده بروکینگز باز هم به قلم مایکل دورن منتشر میشود که در مورد مذاکرات هستهای ایران و نقش ایران در سوریه تمرکز دارد. عنوان این یادداشت «با تهران سخت بگیر» بود. دورن اشاره میکند در آن تاریخ سه سفیر برجسته سابق امریکا، بهنامهای رایان کراکر، ویلیام لورز و توماس پیکرینگ (که از کارشناسان برجسته اندیشکده بروکینگر هم هست) برای ممانعت از توافق هستهای با ایران، به رایزنی با اوباما رئیس جمهوری وقت میپردازند. آنها استدلال میکنند که دستیابی به توافق در وین، کلید باز کردن قفل مشارکت منطقهای با ایران و متحد آن، سوریه است.
دورن با نقد تحلیل سه سفیر مورد اشاره دلایلی را طرح میکند که مذاکرات هستهای باید به نتیجه برسد تا بر اساس دستاوردهای توافق، مرجعیت سردار سلیمانی مخدوش شود. دورن ضمن رد استدلالهای آن سه سفیر مینویسد: «اشتباه سوم سفیران این است که استدلالهای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران را پذیرفتند که در گوش جان کری، وزیر امور خارجه زمزمه میکند که ژستهای آشتیجویانه امریکا باعث تقویت نیروهای میانهرو و نخبگان ایرانی میشود. اما دقیقاً برعکس این احتمال بیشتر است. امتیازات امریکا باعث تحقیر مردانی مانند قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس میشود. سلیمانی از نزدیکان رهبر معظم انقلاب ایران برخلاف ظریف، نقش تعیینکنندهای در سیاست ایران در قبال عراق و سوریه دارد. امتیازات بسیار مهمی که پرزیدنت اوباما قبلاً به ایران داده است، به امثال سلیمانی این مبنا را داده است که استدلال کنند امریکاییها در حال عقبنشینی از خاورمیانه هستند.»
بازیگری محوری سردار سلیمانی در مجموعه تحولات منطقهای با شعاع 2000 کیلومتری از مرزهای ایران، کلیدیترین عامل در برنامهریزی محاسباتی دشمن بوده است. اما یکی از تاکتیکهایی که رسانه بیگانه توانست در آن برای همراهسازی بخشی از مخاطبان پیروز شود برجستهسازی سردار سلیمانی بهعنوان یک ژنرال بیمانند در سطح منطقه در طول یک دهه گذشته بود. رسانههای امریکایی و انگلیسی در روزهایی ژنرال سلیمانی را تیتر یک خود میکردند که در ایران این چهره سرشناس جهانی شناخته شده نبود. یکی از دلایل این برجسته سازی، پس از ترور سردار سلیمانی مشخص شد و آن عبارت بود از این همانی این ژنرال منحصر به فرد با عنوان جعلی بزرگترین تروریست جهان بود. در واقع رسانههای بیگانه در تلاش بودند با آشکارسازی نقش راهبردی سردار سلیمانی در تحولات منطقه وصله تروریستی به اقدامات او مرتبط کنند که با حماسه شگرف از حضور مردم در کشورهای منطقه در مراسم تشییع و یادبود وی مواجه شدند.
از سوی دیگر اقدام فوری ایران در پاسخ موشکی به پایگاه امریکایی که در نوع خود، یک اقدام منحصر به فرد علیه نیروی نظامی امریکا محسوب میشود، روایت تروریستسازی از نیروی قدس را در میان جوامع منطقه مخدوش نمود. حمله کوبنده ایران به پایگاه عین الاسد که به تعبیر رهبر معظم انقلاب یک سیلی در پاسخ به جنایت تروریستهای امریکایی بود، توانست هژمونی جدید در سطح روابط قدرت در جهان را پایهریزی نماید. عملیات شهید سلیمانی نه به میزان شهید سلیمانی اما در راستای اعتبارزدایی از رژیم تروریستی امریکا، راهبردی بود. عملیاتی که در ساعت ترور شهید سلیمانی محقق شد. نیروهای امریکایی در آماده باش کامل قرار داشتند. تا پیش از انجام عملیات ۱۲ فروند هواپیمای بدون سرنشین و تعدادی هواپیمای با سرنشین از پایگاه عینالاسد مراقبت میکردند اما هیچ واکنشی به حمله 13 موشک از کلاس قیام و فاتح 313 نشان ندادند. یک عملیات جنگ الکترونیک پس از اتمام عملیات موشکی علیه امریکاییها انجام گرفت. تا امریکاییها علی رغم فعال بودن دوربینهای ۸ فروند پهپاد امکیو-۹ که بر فراز منطقه در پرواز بودند، نتوانند از اطلاعات آنها استفاده کنند. پس از عملیات شهید سلیمانی حداقل ۹ سورتی پرواز، مجروحان امریکایی را به کشور اردن و رژیم اشغالگر قدس منتقل کرد و تعدادی بالگرد شینوک نیز مجروحان را به بیمارستان امریکا در بغداد بردند.
حجم پیامها و نشانه شناسیها در این عملیات موفقیتآمیز در بررسی واکنشهای بینالمللی نسبت به این واقعه قابل ارزیابی است. بخشی از واکنشها برای کوچک نمایی عملیات به سمت بدون تلفات بودن این حمله موشکی طرحریزی شد و بخش دیگری نیز خط خبری اعلام از پیش ایران به امریکا مبنی بر حمله به عین الاسد را مخابره کردند. اما واقعیت چیز دیگری بود که امروز پس از دو سال از آن عملیات بتدریج نمایان میشود. از اعلام تعداد جدیدتر مجروحان توسط پنتاگون که 109 نفر اعلام شد تا میزان خسارات وارده به این پایگاه. یکی از نخستین واکنشها به حمله موشکی ایران در 8 ژانویه 2020 توسط دیوید لینهارت در نیویورک تایمز منتشر شد. نیویورک تایمز با انتشار این عکسی در یادداشتی به قلم لینهارت ابراز خوشحالی کرد که امریکا اگر صرفاً در مقابله با ترور سردار سلیمانی هزینه حمله شدن به دو پایگاه نظامی در عراق را تحمل کند؛ یک معامله مقرون به صرفه انجام داده است.
او مینویسد امریکا هرگز نباید بهدنبال زدن ضربه آخر باشد. امریکا شخصیتی چون سلیمانی را حذف کرده و در عوض پایگاه نظامی او مورد حمله قرار گرفته است. بنابراین امریکا باید با توجه به پیام محمدجواد ظریف که اعلام کرده پاسخ ایران به ترور سلیمانی، حمله به پایگاه امریکایی بوده، از ادامه ماجراجویی دست بردارد. اما لینهارت در ادامه این ماجرا را به موضوع انتقام اصلی ایران که اخراج امریکا از منطقه است نیز مرتبط میکند و رویکرد امریکا برای مواجهه با این سیاست را پیچیده ارزیابی میکند. در واقع رؤیای نیویورک تایمز که تلافی ایران را صرفاً در عین الاسد و اربیل ببیند خیلی زود از بین میرود و در انتها مینویسد: «احساس من این است که ایران باید کاری را سریع انجام دهد، کاری نمادین، کاری که با توجه به علنی بودن قتل سلیمانی، علنی بود.... اما ایران نمیخواست یک جنگ همه جانبه را آغاز کند. حمله ایران به عین الاسد جسورانه است؛ بزرگ است؛ قابل توجه است؛ اما از کشتن تعداد زیادی از امریکاییها جلوگیری کرد. من فکر میکنم ایران به مرور زمان بهدنبال انجام کارهای دیگری خواهد بود، فقط شاید نه بهصورت عمومی. من هنوز فکر میکنم که ما باید نگران چیزهایی مانند حملات سایبری، حملات تروریستی، هدف قرار دادن سفارتخانههای امریکا، تلاش برای ترور مقامات امریکایی باشیم.
من فکر میکنم همه آن چیزها به طور بالقوه برای سالها روی میز است، صادقانه بگویم، در تلافی.» لینهارت بدرستی ابعاد انتقامی ایران را تشخیص داده است. انتقام ایران از جنایت فرودگاه بغداد با حمله موشکی به پایگاههای امریکایی در عراق آغاز شد و در ادامه تاوریتهای ایران علیه منافع امریکایی در جریان خواهد بود.
نرخ بیکاری پاییز به 9/ 8 درصد رسید
در پاییز امسال ٨,٩ درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، بیکار بودهاند. براساس گزارش مرکز آمار ایران از نتایج طرح آمارگیری نیروی کار پاییز ١٤٠٠ افراد ١٥ ساله و بیشتر ٨,٩ درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، بیکار بودهاند. بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری حاکی از آن است که این شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل (پاییز ١٣٩٩)، ٠.٥ درصد کاهش یافته است.در پاییز ١٤٠٠، به میزان ٤٠,٩ درصد جمعیت ١٥ ساله و بیشتر از نظر اقتصادی فعال بودهاند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند. بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی حاکی از آن است که این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (پاییز ١٣٩٩) ٠.٥ درصد کاهش یافته است.
تخصیص بموقع اعتبار برای پروژه برزمین مانده ساماندهی فاضلاب نتیجه داد
اهواز بدون آبگرفتگی
زهره افشار
خبرنگار
تصویر جاری شدن فاضلاب در خیابانها و پسزدگی آب هنگام بارش باران در اهواز تصویری تلخ و سیاه است که همیشه در فصل بارش تکرار میشود و مردم صبور و خونگرم بزرگترین و پرجمعیتترین شهر خوزستان را با رنجها و مصایب بسیار مواجه میکند.
کمتر کسی است که مشکلات مردم اهواز را پس از بارشهای سیلابی 98 از یاد برده باشد، برخی مناطق اهواز مانند شهرک دانشگاه، بهارستان و منطقه غرب اهواز شامل خیابانهای انقلاب، زکیزاده، امیرکبیر و... پس از این سیلاب تا دو هفته زیر آب بود و فاضلاب به دلیل پس زدگی در خانههای مردم جاخوش کرده بود. شرایطی که حتی تصور کردنش موجب رنجش خاطر میشود.
اما امسال با تلاشهای صورت گرفته در دولت سیزدهم این مشکلات به کمترین میزان خود رسیده و در بارشهای پاییزی و زمستانی امسال مردم در نقاط مختلف شهر شاهد مشکلات گذشته نبودند و این مسأله مردم اهواز را نسبت به تحقق قولهای دولت سیزدهم برای حل مشکلات مردم دلگرم و امیدوار کرده است.
البته میزان بارشها در پاییزی که پشتسر گذاشتیم قابل مقایسه با بارشهایسیل آسای آذر 98 نیست اما «سعید دشتیزاده» مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب اهواز در گفتوگو با «ایران» تأکید میکند: با اقدامات مناسبی که انجام شده حتی در صورت وقوع چنین سیلی در خوزستان احتمال ورود آب به درون منازل به حداقل رسیده و پسزدگی فاضلاب و آب حداکثر از یک روز فراتر نخواهد رفت.
از وی چرایی این اتفاق برای مردم اهواز را جویا شدیم، وی توضیح داد: علاوه بر تأمین بموقع اعتبار برای رفع مشکلات فاضلاب که سالها دغدغه بزرگ مردم اهواز در پی بارشها بوده، ما راهکارهای کوتاه مدت خود را برای رفع این مشکل مانند لایروبی نقاط پر خطر از پنج تا شش ماه گذشته آغاز کردیم.
در واقع 250 کیلومتر از شبکه فاضلاب اهواز با اولویت نقاط پرخطر مانند کوت عبدالله، کیانپارس، لشکرآباد، کیانشهر، گلستان و... در این بازه زمانی لایروبی شد، کاری که متأسفانه در 5 سال گذشته به صورت جزئی انجام شده بود و این مسأله نقش بسزایی در جلوگیری از پسزدگی فاضلاب دارد.
از سوی دیگر 3 ایستگاه پمپاژ فاضلاب مهم در غرب اهواز شامل زکیزاده، ولیعصر و الهادی و 2 ایستگاه پمپاژ مهم صنایع فولاد و قلعه چنعان در شرق را که در سالهای گذشته بدلیل عدم بازسازی و نصب تجهیزات لازم و کافی باعث پس زدگی فاضلاب در مناطق میگردید تعمیر اساسی و نوسازی کردیم.
علاوه بر این با نصب و تکمیل تجهیزات ایستگاههای پمپاژ مهم توانستیم 30 درصد بر ظرفیت پمپاژ این ایستگاهها بیفزاییم.
وی با اشاره به مشکلات پمپاژ فاضلاب در شهری مانند اهواز که شهری به لحاظ توپوگرافی مسطح است افزود: شهر اهواز در مجموع دارای 186 ایستگاه پمپاژ و منهول پمپ فاضلاب است، در طول چهار ماه گذشته 170 دستگاه الکتروپمپ این ایستگاهها بازسازی و تعمیر شد، 118تابلوی برق موجود در این ایستگاهها تعمیر اساسی و نوسازی شد تا در مواقع بحرانی موجب قطع مقطعی برق هم نشود.
علاوه بر این 70 دستگاه الکتروپمپ جدید خریداری شده و برای اطمینان خاطر بیشتر، در حال حاضر 50 دستگاه جدید با هدف رزرو در ایستگاههای مختلف جانمایی و قرار داده شد.
به گفته وی هزینه تعمیر این پمپها حدود 5 میلیارد تومان است و هزینه پمپهای خریداری شده 100 میلیارد تومان میشود.
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب اهواز با اشاره به کاهش قابل توجه آبگرفتگیها طی بارندگیهای اخیر، گفت: 115 پروژه فعال در سطح کلانشهر اهواز در حوزه فاضلاب وجود دارد که موجب شد مسائل و مشکلات سالیان قبل بهصورت چشمگیر و قابل توجه کاهش یابد.
سعید دشتیزاده اظهار کرد: 30 پروژه فعال فاضلاب توسط قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا و 85 پروژه توسط پیمانکاران مختلف و بهصورت پراکنده در کلیه مناطق شرق و غرب کلانشهر اهواز در دست اجرا هستند.
وی بیان کرد: پروژههای فاضلاب بدین صورت برنامهریزی شده که شاید یک پروژه در یک منطقه در حال اجرا باشد، اما با اجرا و اتمام آن نقاط دیگر نیز مشکلشان مرتفع گردد.
گفتنی است دلیل انتخاب پیمانکاران مختلف، در راستای تسریع در کار بوده که در قالب طرح ضربتی 3 ماهه و در دو بخش به اجرا درآمد.
این در حالی است که طرح جامع فاضلاب کلانشهر اهواز نیز توسط قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا در دست اجراست که با توجه به سرعت کار و عدم وجود هیچ گونه مشکل و مانع در انجام عملیات، بهنظر میرسد میتوان ظرف کمتر از 3 سال آینده شاهد بهرهبرداری از آن باشیم.
دشتیزاده افزود: تمرکز اصلی روی ایستگاههای پمپاژ بوده که شامل اورهالسازی سیستمهای برق، مکانیکال و لایروبی است. این در حالی است که قدرت مکش آب در ایستگاههای پمپاژ الهادی، ولی عصر و زکیزاده در غرب اهواز در شرایط مناسبی قرار دارند و در کمترین زمان آبهای جاری در سطح خیابانها و معابر را دفع میکنند.
وی تصریح کرد: امسال همچنین با هدف واکنش سریع در مواقع بحرانی بارندگی، اهواز را به چهار ناحیه تقسیم کردیم و چارت سازمانی دقیقی برای هرمنطقه شامل نیروهای عملیاتی خودمان و پیمانکاران تعریف کردیم که کار هر واحد بهطور مشخص تعریف شده است. دشتیزاده همچنین تصریح کرد: از سوی دیگر در مواقعی که سازمان هواشناسی هشدار نارنجی یا قرمز اعلام میکرد با هدف استفاده از دقایق طلایی تخلیه هر چه سریعتر ایستگاههای پمپاژ فاضلاب را شروع میکردند و ماشینآلات مورد نیاز ضروری در هنگام بارندگی مانند جرثقیل و بیل مکانیکی را به حالت آمادهباش در هر منطقه و ایستگاه مهم مستقر میکردیم.
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب اهواز خاطر نشان کرد: با اتکا به کمکها و منابع دولتی که با وجود مشکلات فعلی کشور در این مدت به اهواز تزریق شد و جای تشکر دارد ، سازماندهی نیروها، حتی دادن پاداش با هدف ایجاد انگیزه برای ایشان تمام توان خود را گذاشتیم تا از آلام مردم در تجربیات تلخ سالهای گذشته جلوگیری کنیم که خوشبختانه تلاشها امیدوار کننده بوده و اگر این روند ادامه پیدا کند به مردم قول میدهیم تا پایان سال بازهم با مشکلات کمتری در بخش پس زدگی فاضلاب روبهرو خواهند بود.
وی گفت: اگر با توجه به قولی که درخصوص تخصیص اعتبارات برای اجرای طرحهای این بخش تخصیص داده شود قطعاً مردم خوزستان و اهواز، مشکلات فاضلاب را به خاطرهها خواهند سپرد و شبکه فاضلاب اهواز خواهد توانست حجم روان آب 500 هزار متر مکعب در شبانه روز را بخوبی تابآوری کند.
گفتنی است از 2 هزار و 300 کیلومتر شبکه فاضلاب اهواز یکهزار و 100 کیلومتر آن فرسوده است.
وی بیان کرد: پروژههای فاضلاب بدین صورت برنامهریزی شده، که شاید یک پروژه در یک منطقه در حال اجرا باشد، اما با اجرا و اتمام آن نقاط دیگر نیز مشکلشان مرتفع گردد. گفتنی است دلیل انتخاب پیمانکاران مختلف، در راستای تسریع در کار بوده که در قالب طرح ضربتی 3 ماهه و در دو بخش به اجرا درآمد.
این در حالی است که طرح جامع فاضلاب کلانشهر اهواز نیز توسط قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا در دست اجراست که با توجه به سرعت کار و عدم وجود هیچگونه مشکل و مانع در انجام عملیات، بهنظر میرسد میتوان ظرف کمتر از 3 سال آینده شاهد بهرهبرداری از آن باشیم.
دولت سیزدهم پای حل مشکلات مردم خوزستان میماند
در همین حال «آقا رضا فتوحی» معاون اقتصادی استاندار خوزستان نیز به «ایران» گفت: با توجه به عنایت مقام معظم رهبری بر حل مشکلات مردم خوزستان، دولت سیزدهم وهمچنین استانداری به عنوان نماینده دولت در این استان عزم خود را برای کاهش تدریجی مشکلات مردم جزم کرده است.
انجام نخستین سفراستانی رئیس جمهور به خوزستان مؤید توجه ویژه دولت به حل مشکلات مردم صبور خوزستان است و در همین حال آیتالله رئیسی در جلسه یکم آذر ماه هیأت دولت به معاون اجرایی خود دستور داد که جلسه جداگانهای با استاندار و مدیران استان برگزار کنند و در صورت لزوم دوباره به خوزستان سفری داشته باشند تا مسائل و پروژههای اولویتدار استان احصا شده و با توجه به مقتضیات در جلسه دولت مطرح شده یا برای اخذ دستور به رئیس جمهور ارائه شود.
وی افزود: مشکلات شبکه دفع فاضلاب و مهار آبهای سطحی در استان خوزستان و به تبع آن کلانشهر اهواز یکی از معضلاتی است که با و جود اقدامات انجام شده در سالهای قبل برای اصلاح و ساماندهی شبکه فاضلاب در دست انجام است اما هیچگاه این مشکل به صورت کامل برای این منطقه برطرف نشده است.
کندی پیشرفت این پروژهها و سرعت رشد شهرنشینی در کنار عواملی همچون تکمیل نشدن شبکه فاضلاب، فرسودگی و ریزش این شبکه در نقاط مختلف، وضعیت خاص و توپوگرافی اهواز موجب شده تا این کلانشهر در بارندگیها با معضل بالازدگی فاضلاب و آبگرفتگی معابر مواجه شود. در دو سال اخیر مشکلات ناشی از این معضلات به علت ناکارآمدی دولت قبل در پیشبرد پروژهها و راکد ماندن طرحهای این حوزه بیش از پیش خود را نشان داده است و موجب وارد آمدن خسارت به مردم شد.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم و اهتمام جدی برای حل مشکلات خوزستان با توجه به مشکلات ۲ سال گذشته با دستور استاندار محترم خوزستان ۲ برنامه شامل یک برنامه کوتاه مدت در قالب طرح اضطراری برای کاهش مشکلات در بارندگیهای پاییز سالجاری و یک برنامه بلند مدت برنامهریزی شد.
براساس برنامه کوتاه مدت ۱۰۰ جبهه کاری در نقاط مختلف اهواز به منظور اصلاح شبکه مشخص و بنا شد این اصلاح در راستای طرح اصلی شبکه فاضلاب اهواز قرار گیرد تا منجر به دوباره کاری و اتلاف اعتبارات نشود.
با انجام طرح اضطراری خوشبختانه در بارندگی اخیر بخش عمدهای از مشکلات بارندگی اخیر به شکل چشمگیری کاهش یافت و امسال در مقایسه با شرایط مشابه سال ۹۸ تعداد روزهای آبگرفتگی مناطق مختلف از ۱۰ روز به ۲ روز و کمتر کاهش یافت.
به گفته وی انجام عملیات لایروبی شبکه فاضلاب شهر اهواز به صورت مشترک میان شهرداری و شرکت آب و فاضلاب، آغاز و اجرای بیش از ۱۰۰ پروژه در نقاط بحرانی، اتمام پروژههای طرح ضربتی باقیمانده از دولت قبل، اصلاح و بازسازی ایستگاههای پمپاژ و سپتیک در سطح شهر اهواز برای دفع سریع آب و فاضلاب از جمله اقداماتی است که در آذر ماه جاری موجب شد تا بخش عمده مربوط به آبگرفتگی کاهش یابد.
البته در برنامه بلند مدتی که برای شبکه فاضلاب اهواز تدوین شده قرار است ظرف دو سال آینده شبکه فاضلاب اهواز به بهرهبرداری برسد.
خبرنگار
تصویر جاری شدن فاضلاب در خیابانها و پسزدگی آب هنگام بارش باران در اهواز تصویری تلخ و سیاه است که همیشه در فصل بارش تکرار میشود و مردم صبور و خونگرم بزرگترین و پرجمعیتترین شهر خوزستان را با رنجها و مصایب بسیار مواجه میکند.
کمتر کسی است که مشکلات مردم اهواز را پس از بارشهای سیلابی 98 از یاد برده باشد، برخی مناطق اهواز مانند شهرک دانشگاه، بهارستان و منطقه غرب اهواز شامل خیابانهای انقلاب، زکیزاده، امیرکبیر و... پس از این سیلاب تا دو هفته زیر آب بود و فاضلاب به دلیل پس زدگی در خانههای مردم جاخوش کرده بود. شرایطی که حتی تصور کردنش موجب رنجش خاطر میشود.
اما امسال با تلاشهای صورت گرفته در دولت سیزدهم این مشکلات به کمترین میزان خود رسیده و در بارشهای پاییزی و زمستانی امسال مردم در نقاط مختلف شهر شاهد مشکلات گذشته نبودند و این مسأله مردم اهواز را نسبت به تحقق قولهای دولت سیزدهم برای حل مشکلات مردم دلگرم و امیدوار کرده است.
البته میزان بارشها در پاییزی که پشتسر گذاشتیم قابل مقایسه با بارشهایسیل آسای آذر 98 نیست اما «سعید دشتیزاده» مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب اهواز در گفتوگو با «ایران» تأکید میکند: با اقدامات مناسبی که انجام شده حتی در صورت وقوع چنین سیلی در خوزستان احتمال ورود آب به درون منازل به حداقل رسیده و پسزدگی فاضلاب و آب حداکثر از یک روز فراتر نخواهد رفت.
از وی چرایی این اتفاق برای مردم اهواز را جویا شدیم، وی توضیح داد: علاوه بر تأمین بموقع اعتبار برای رفع مشکلات فاضلاب که سالها دغدغه بزرگ مردم اهواز در پی بارشها بوده، ما راهکارهای کوتاه مدت خود را برای رفع این مشکل مانند لایروبی نقاط پر خطر از پنج تا شش ماه گذشته آغاز کردیم.
در واقع 250 کیلومتر از شبکه فاضلاب اهواز با اولویت نقاط پرخطر مانند کوت عبدالله، کیانپارس، لشکرآباد، کیانشهر، گلستان و... در این بازه زمانی لایروبی شد، کاری که متأسفانه در 5 سال گذشته به صورت جزئی انجام شده بود و این مسأله نقش بسزایی در جلوگیری از پسزدگی فاضلاب دارد.
از سوی دیگر 3 ایستگاه پمپاژ فاضلاب مهم در غرب اهواز شامل زکیزاده، ولیعصر و الهادی و 2 ایستگاه پمپاژ مهم صنایع فولاد و قلعه چنعان در شرق را که در سالهای گذشته بدلیل عدم بازسازی و نصب تجهیزات لازم و کافی باعث پس زدگی فاضلاب در مناطق میگردید تعمیر اساسی و نوسازی کردیم.
علاوه بر این با نصب و تکمیل تجهیزات ایستگاههای پمپاژ مهم توانستیم 30 درصد بر ظرفیت پمپاژ این ایستگاهها بیفزاییم.
وی با اشاره به مشکلات پمپاژ فاضلاب در شهری مانند اهواز که شهری به لحاظ توپوگرافی مسطح است افزود: شهر اهواز در مجموع دارای 186 ایستگاه پمپاژ و منهول پمپ فاضلاب است، در طول چهار ماه گذشته 170 دستگاه الکتروپمپ این ایستگاهها بازسازی و تعمیر شد، 118تابلوی برق موجود در این ایستگاهها تعمیر اساسی و نوسازی شد تا در مواقع بحرانی موجب قطع مقطعی برق هم نشود.
علاوه بر این 70 دستگاه الکتروپمپ جدید خریداری شده و برای اطمینان خاطر بیشتر، در حال حاضر 50 دستگاه جدید با هدف رزرو در ایستگاههای مختلف جانمایی و قرار داده شد.
به گفته وی هزینه تعمیر این پمپها حدود 5 میلیارد تومان است و هزینه پمپهای خریداری شده 100 میلیارد تومان میشود.
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب اهواز با اشاره به کاهش قابل توجه آبگرفتگیها طی بارندگیهای اخیر، گفت: 115 پروژه فعال در سطح کلانشهر اهواز در حوزه فاضلاب وجود دارد که موجب شد مسائل و مشکلات سالیان قبل بهصورت چشمگیر و قابل توجه کاهش یابد.
سعید دشتیزاده اظهار کرد: 30 پروژه فعال فاضلاب توسط قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا و 85 پروژه توسط پیمانکاران مختلف و بهصورت پراکنده در کلیه مناطق شرق و غرب کلانشهر اهواز در دست اجرا هستند.
وی بیان کرد: پروژههای فاضلاب بدین صورت برنامهریزی شده که شاید یک پروژه در یک منطقه در حال اجرا باشد، اما با اجرا و اتمام آن نقاط دیگر نیز مشکلشان مرتفع گردد.
گفتنی است دلیل انتخاب پیمانکاران مختلف، در راستای تسریع در کار بوده که در قالب طرح ضربتی 3 ماهه و در دو بخش به اجرا درآمد.
این در حالی است که طرح جامع فاضلاب کلانشهر اهواز نیز توسط قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا در دست اجراست که با توجه به سرعت کار و عدم وجود هیچ گونه مشکل و مانع در انجام عملیات، بهنظر میرسد میتوان ظرف کمتر از 3 سال آینده شاهد بهرهبرداری از آن باشیم.
دشتیزاده افزود: تمرکز اصلی روی ایستگاههای پمپاژ بوده که شامل اورهالسازی سیستمهای برق، مکانیکال و لایروبی است. این در حالی است که قدرت مکش آب در ایستگاههای پمپاژ الهادی، ولی عصر و زکیزاده در غرب اهواز در شرایط مناسبی قرار دارند و در کمترین زمان آبهای جاری در سطح خیابانها و معابر را دفع میکنند.
وی تصریح کرد: امسال همچنین با هدف واکنش سریع در مواقع بحرانی بارندگی، اهواز را به چهار ناحیه تقسیم کردیم و چارت سازمانی دقیقی برای هرمنطقه شامل نیروهای عملیاتی خودمان و پیمانکاران تعریف کردیم که کار هر واحد بهطور مشخص تعریف شده است. دشتیزاده همچنین تصریح کرد: از سوی دیگر در مواقعی که سازمان هواشناسی هشدار نارنجی یا قرمز اعلام میکرد با هدف استفاده از دقایق طلایی تخلیه هر چه سریعتر ایستگاههای پمپاژ فاضلاب را شروع میکردند و ماشینآلات مورد نیاز ضروری در هنگام بارندگی مانند جرثقیل و بیل مکانیکی را به حالت آمادهباش در هر منطقه و ایستگاه مهم مستقر میکردیم.
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب اهواز خاطر نشان کرد: با اتکا به کمکها و منابع دولتی که با وجود مشکلات فعلی کشور در این مدت به اهواز تزریق شد و جای تشکر دارد ، سازماندهی نیروها، حتی دادن پاداش با هدف ایجاد انگیزه برای ایشان تمام توان خود را گذاشتیم تا از آلام مردم در تجربیات تلخ سالهای گذشته جلوگیری کنیم که خوشبختانه تلاشها امیدوار کننده بوده و اگر این روند ادامه پیدا کند به مردم قول میدهیم تا پایان سال بازهم با مشکلات کمتری در بخش پس زدگی فاضلاب روبهرو خواهند بود.
وی گفت: اگر با توجه به قولی که درخصوص تخصیص اعتبارات برای اجرای طرحهای این بخش تخصیص داده شود قطعاً مردم خوزستان و اهواز، مشکلات فاضلاب را به خاطرهها خواهند سپرد و شبکه فاضلاب اهواز خواهد توانست حجم روان آب 500 هزار متر مکعب در شبانه روز را بخوبی تابآوری کند.
گفتنی است از 2 هزار و 300 کیلومتر شبکه فاضلاب اهواز یکهزار و 100 کیلومتر آن فرسوده است.
وی بیان کرد: پروژههای فاضلاب بدین صورت برنامهریزی شده، که شاید یک پروژه در یک منطقه در حال اجرا باشد، اما با اجرا و اتمام آن نقاط دیگر نیز مشکلشان مرتفع گردد. گفتنی است دلیل انتخاب پیمانکاران مختلف، در راستای تسریع در کار بوده که در قالب طرح ضربتی 3 ماهه و در دو بخش به اجرا درآمد.
این در حالی است که طرح جامع فاضلاب کلانشهر اهواز نیز توسط قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا در دست اجراست که با توجه به سرعت کار و عدم وجود هیچگونه مشکل و مانع در انجام عملیات، بهنظر میرسد میتوان ظرف کمتر از 3 سال آینده شاهد بهرهبرداری از آن باشیم.
دولت سیزدهم پای حل مشکلات مردم خوزستان میماند
در همین حال «آقا رضا فتوحی» معاون اقتصادی استاندار خوزستان نیز به «ایران» گفت: با توجه به عنایت مقام معظم رهبری بر حل مشکلات مردم خوزستان، دولت سیزدهم وهمچنین استانداری به عنوان نماینده دولت در این استان عزم خود را برای کاهش تدریجی مشکلات مردم جزم کرده است.
انجام نخستین سفراستانی رئیس جمهور به خوزستان مؤید توجه ویژه دولت به حل مشکلات مردم صبور خوزستان است و در همین حال آیتالله رئیسی در جلسه یکم آذر ماه هیأت دولت به معاون اجرایی خود دستور داد که جلسه جداگانهای با استاندار و مدیران استان برگزار کنند و در صورت لزوم دوباره به خوزستان سفری داشته باشند تا مسائل و پروژههای اولویتدار استان احصا شده و با توجه به مقتضیات در جلسه دولت مطرح شده یا برای اخذ دستور به رئیس جمهور ارائه شود.
وی افزود: مشکلات شبکه دفع فاضلاب و مهار آبهای سطحی در استان خوزستان و به تبع آن کلانشهر اهواز یکی از معضلاتی است که با و جود اقدامات انجام شده در سالهای قبل برای اصلاح و ساماندهی شبکه فاضلاب در دست انجام است اما هیچگاه این مشکل به صورت کامل برای این منطقه برطرف نشده است.
کندی پیشرفت این پروژهها و سرعت رشد شهرنشینی در کنار عواملی همچون تکمیل نشدن شبکه فاضلاب، فرسودگی و ریزش این شبکه در نقاط مختلف، وضعیت خاص و توپوگرافی اهواز موجب شده تا این کلانشهر در بارندگیها با معضل بالازدگی فاضلاب و آبگرفتگی معابر مواجه شود. در دو سال اخیر مشکلات ناشی از این معضلات به علت ناکارآمدی دولت قبل در پیشبرد پروژهها و راکد ماندن طرحهای این حوزه بیش از پیش خود را نشان داده است و موجب وارد آمدن خسارت به مردم شد.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم و اهتمام جدی برای حل مشکلات خوزستان با توجه به مشکلات ۲ سال گذشته با دستور استاندار محترم خوزستان ۲ برنامه شامل یک برنامه کوتاه مدت در قالب طرح اضطراری برای کاهش مشکلات در بارندگیهای پاییز سالجاری و یک برنامه بلند مدت برنامهریزی شد.
براساس برنامه کوتاه مدت ۱۰۰ جبهه کاری در نقاط مختلف اهواز به منظور اصلاح شبکه مشخص و بنا شد این اصلاح در راستای طرح اصلی شبکه فاضلاب اهواز قرار گیرد تا منجر به دوباره کاری و اتلاف اعتبارات نشود.
با انجام طرح اضطراری خوشبختانه در بارندگی اخیر بخش عمدهای از مشکلات بارندگی اخیر به شکل چشمگیری کاهش یافت و امسال در مقایسه با شرایط مشابه سال ۹۸ تعداد روزهای آبگرفتگی مناطق مختلف از ۱۰ روز به ۲ روز و کمتر کاهش یافت.
به گفته وی انجام عملیات لایروبی شبکه فاضلاب شهر اهواز به صورت مشترک میان شهرداری و شرکت آب و فاضلاب، آغاز و اجرای بیش از ۱۰۰ پروژه در نقاط بحرانی، اتمام پروژههای طرح ضربتی باقیمانده از دولت قبل، اصلاح و بازسازی ایستگاههای پمپاژ و سپتیک در سطح شهر اهواز برای دفع سریع آب و فاضلاب از جمله اقداماتی است که در آذر ماه جاری موجب شد تا بخش عمده مربوط به آبگرفتگی کاهش یابد.
البته در برنامه بلند مدتی که برای شبکه فاضلاب اهواز تدوین شده قرار است ظرف دو سال آینده شبکه فاضلاب اهواز به بهرهبرداری برسد.
«ایران» گزارش میدهد؛ حمله عثمانی هنوز در ذهن جمعی چالدرانیها زنده است
ما مغازهدار نیستیم مرزبانیم
محمد مطلق
گزارش نویس
پانصد سال از جنگ چالدران میگذرد اما وقتی هنوز رگبار تند بهار، استخوانهای کشته شدگان را در سراشیبی کوه، از دل خاک بیرون میکشد، چگونه میتوان این واقعه بزرگ را در نهانخانه فراموشی دفن کرد؟ مردم چالدران هنوز هم در شب نشینیها افسانه و تاریخ و حکایت را درهم میریزند و از زنانی میگویند که با لباس رزم به صف دشمن زدند، از رشادت نوادگان پهلوانی که قرنها پیش از واقعه چالدران، همراه پسرش برای یاری امام حسین(ع) راهی کربلا شده و دیر رسیده بود... پانصد سال است چالدرانیها به مقبره سیدصدرالدین، وزیر اعظم نظامالدین عبدالباقی امیرالامراء(وزیر جنگ) شاه اسماعیل میروند و فاتحه میخوانند و نذر و نیاز میکنند. دفاع سپاه ایران در برابر حمله سلطان سلیم عثمانی، هنوز در ذهن جمعی چالدرانیها زنده است.
عبدالله اسفندیاری کرکره مغازهاش را نصفه نیمه بالا کشیده و پشت میز مشغول رسیدگی به حساب و کتاب است. پشت سرش پارچه نوشته بزرگی از شعر حافظ به دیوار زده و روی میز، مینیاتوری از جنگ چالدران به دیوار تکیه داده است. میپرسم شعر حافظ است؟ فقط کلمه حافظش را میتوانم بخوانم. میگوید: «بله مصرعی از حافظ به خط استاد شیرازی است که با کامپیوتر رویش کار کردهام؛ بیار باده و اول به دست حافظ ده.»
پرسشی از عبدالله ندارم. میخواهم از چالدران حرف بزند و آنچه سینه به سینه از نبرد پانصد سال پیش به او و همشهریهایش رسیده. میگوید: «ما اینجا به ظاهر مغازهدار و راننده و کاسبیم، درواقع ما نیروی نظامی و مرزدار کشوریم. جنگ چالدران برای ما منشأ مقاومت و حماسه است. برای همین چالدرانیها همواره به سلحشوری شهره بودهاند بویژه در جنگ تحمیلی هشت ساله. جنگ چالدران را باید از دید عرق ملی و حس وطن پرستی دید. به هرحال ما هیچ وقت به کشور دیگری حمله نکردهایم و همیشه درحال دفاع بودهایم و البته جانانه هم دفاع کردهایم. در جنگ چالدران هم همین طور؛ دشمن با بیش از 100هزار نیروی نظامی و توپ و تفنگ به خاک ما حمله کرد. برخی منابع به 220 هزار نفر هم اشاره کردهاند درحالی که سپاه ما 30 هزار نفر بود و با شمشیر و تیر و کمان میجنگید. ما در این جنگ بیش از 25 هزار شهید دادیم. دشمن به هرجا رسید ویران کرد و صنعتگران و هنرمندان و خطاطان و معماران آذربایجان بویژه تبریز پایتخت صفویه را به اسیری برد که همانها در عثمانی سبکی نو در رشتههای مختلف هنر بویژه معماری بهوجود آوردند. همه اینها جلوی چشم ماست و ما هر لحظه این حس را داریم که مبادا دوباره دشمنی مرزهای کشور را تهدید کند.»
عبدالله هنرمند و خطاط چالدرانی شعار نمیدهد، او این حرفها را ساده و صادقانه در کنج مغازه نیمه بازش به زبان میآورد و از داخل کشوی میزش نامهای بیرون میکشد که چند سال پیش به فرماندار نوشته و از او خواسته برای احترام به شهدای جنگ چالدران و زنده نگه داشتن این واقعه بزرگ، المانها و نشانههایی در شهر طراحی و یادمانها و نشستهایی برگزار شود. نیازی به پرسش نیست، آنچه به چشم خود در خیابانها میبینم، به وضوح نشان میدهد نامه او بیپاسخ مانده است و جای تأسف دارد که در مقبره سیدصدرالدین و عبدالباقی، حتی نشانی از پرچم نیز نمیبینم.
دور تا دور دشت چالدران کوهستانی است و در آخرین روز پاییز پوشیده از برف. اغلب اهالی دامدارند و زمستان به ییلاق میروند. همان کوههایی که زمانی توپهای عثمانی از بلندای آن چالدران را درهم میکوبید. تکهای ابر از میان دو کوه سرازیر میشود و مقبره سیدصدرالدین و عبدالباقی را میپوشاند. در مقبره بسته است و کسی آن حوالی نیست. گشتی در حیاط میزنم و برمیگردم.
رسول آذرطوسی خبرنگار دفتر چالدران صداوسیما میگوید، بیرون مقبره متعلق به اوقاف است و داخل آن متعلق به میراث فرهنگی. برای همین از یکسو اختلافات اداری و از سوی دیگر بیمهری و کم توجهیها باعث شده مقبره سیدصدرالدین جایگاه واقعی خود را پیدا نکند. اگر مسافری بخواهد آنجا برود، نه سرویس بهداشتی پیدا خواهد کرد، نه مغازهای، نه جایی برای اقامت و نه هیچ چیز دیگری. با خودم میگویم و نه حتی یک پرچم. به کارخانه ترکیه در باریکه قرهسو فکر میکنم که دیروز دیدهام؛ با آن پرچم بلند و بزرگی که هم از ارمنستان پیداست، هم نخجوان و هم ایران. ارتش صفویه برای افراشته ماندن پرچم جنگید و حالا بر سر مقبره شهدایش نشانی از پرچم نیست. به چالدران بازمیگردم بیآن که توانسته باشم بر سر قبر شهدا، فاتحهای بخوانم.
سیدصدرالدین وزیر اعظم شاه اسماعیل، شیرازی بود و عبدالباقی فرمانده قرارگاه، از نوادگان شاه نعمتالله ولی کرمانی که اینجا در چالدران از کارشناسی میشنوم هویزه به دنیا آمده بود. سارو بیرو از فرماندهان نامدار لشکر ایران اهل بانه و خان محمد استاجلو اهل دیاربکر. استاجلو پیش از جنگ حاکم دیاربکر بود و نامه تهدیدآمیزی به سلطان سلیم نوشته بود.
علیرضا اکبری به یاری همه ایرانیان در این نبرد اشاره میکند؛ کردها، لرها، مازندرانیها، گیلکها... و درباره تالشها میگوید آنها سگهای بزرگ جثهای با خود به جنگ آورده بودند و با همین سگها چه بلایی که سر لشکر عثمانی نیاوردند. او را کنار مغازه عبدالله میبینم. طوری از جنگ چالدران حرف میزند که انگار یک هفته پیش اتفاق افتاده است: «عثمانی ینی چری را هم به جنگ آورده بود. ارتشی بیرحم که از کودکی از خانواده جدا میشدند و تحت تعلیم نظامی قرار میگرفتند. واقعاً جنگ، جنگ نابرابری بود و درست است که ظاهراً شکست خوردیم اما اگر مقاومت جانانه ارتش ایران نبود، ممکن بود کل کیان مملکت برباد برود.»
به محرم عبداللهپور رئیس اداره میراث فرهنگی چالدران میگویم پیش از سفر به این شهر احساس میکردم وارد موزهای پانصد ساله خواهم شد. آنطور که شنیدهام اینجا خیلیها در خانههایشان تابلویی از جنگ چالدران دارند اما در شهر چیزی جز میدان صفویه و تندیس کوچکی از شاه اسماعیل نمیبینم. میگوید: «چیزی که شما میخواهید اتفاق نخواهد افتاد مگر بههمت خود شما وگرنه صدای ما بهجایی نمیرسد. قدم اول معرفی چالدران است که هنوز اتفاق نیفتاده.» او که تجربه کار در زاهدان و خرمشهر و مسجد سلیمان و کرمان و کرمانشاه و بردسکن دارد، این کاستی را عمومی میداند و میگوید دیگران برای شناخت مکتب ما و فرهنگ و تمدن ما بیش از خود ما هزینه میکنند. جنگ چالدران جنگ سبک و کوچکی نیست اما برای زنده نگه داشتن آن در ذهن نسل جوان کاری نکردهایم: «ببینید جانفشانی تا چه حد بوده که زخمیها به جای اینکه میدان را ترک کنند، میماندند تا شب با روشن کردن مشعل و جا به جا شدن، ترس در دل دشمن بیندازند. سارو بیرو تا پای شکست عثمانی پیش رفت. ما باید اینها را برای نسل جوان بازگو کنیم.»
چالدران هم مثل اغلب شهرهای آذربایجان غربی، شهری دو زبانه و چند زبانه است و اینجا ترکزبان و کردزبان کنار هم زندگی میکنند. بدیر از مغازهداران کرد چالدران هم با همان حرارت از این نبرد تاریخی میگوید که بقیه همشهریهایش. مردی حدود شصت و چند ساله که از ناآشنایی نسلهای جوان با هویت تاریخی خود افسوس میخورد: «خدا بیامرز حاجی ابوالحسن نامی اینجا بود که یک کتاب قدیمی از جنگ چالدران داشت. یادم میآید با خیلیها رفته بودیم خارج شهر و حاجی کتابش را هم با خودش آورده بود و برای ما توضیح میداد که روی آن تپه چه اتفاقی افتاده و روی این یکی کوه چه شده و چند نفر شهید شدهاند و دشمن توپهایش را کجا مستقر کرده بوده و از این حرفها. ما اینها را میشنیدیم و خون در رگ وطن پرستیمان میجوشید. الان هم البته همچنان در شب نشینیها و دورهمیها از چالدران حرف میزنیم ولی نسل جوان آن طور که باید و شاید در این فکرها نیست.»
چالدران را در تکاپوی شب چله پشت سر میگذارم و به سمت ارومیه میروم. میدانم امشب اهالی شهر دور کرسیها جمع میشوند و از دلاوریهای سارو بیرو و خان محمد استاجلو تعریف میکنند. بهانه لازم نیست؛ اینجا در هر خانهای مینیاتوری از این نبرد نابرابر هست.
گزارش نویس
پانصد سال از جنگ چالدران میگذرد اما وقتی هنوز رگبار تند بهار، استخوانهای کشته شدگان را در سراشیبی کوه، از دل خاک بیرون میکشد، چگونه میتوان این واقعه بزرگ را در نهانخانه فراموشی دفن کرد؟ مردم چالدران هنوز هم در شب نشینیها افسانه و تاریخ و حکایت را درهم میریزند و از زنانی میگویند که با لباس رزم به صف دشمن زدند، از رشادت نوادگان پهلوانی که قرنها پیش از واقعه چالدران، همراه پسرش برای یاری امام حسین(ع) راهی کربلا شده و دیر رسیده بود... پانصد سال است چالدرانیها به مقبره سیدصدرالدین، وزیر اعظم نظامالدین عبدالباقی امیرالامراء(وزیر جنگ) شاه اسماعیل میروند و فاتحه میخوانند و نذر و نیاز میکنند. دفاع سپاه ایران در برابر حمله سلطان سلیم عثمانی، هنوز در ذهن جمعی چالدرانیها زنده است.
عبدالله اسفندیاری کرکره مغازهاش را نصفه نیمه بالا کشیده و پشت میز مشغول رسیدگی به حساب و کتاب است. پشت سرش پارچه نوشته بزرگی از شعر حافظ به دیوار زده و روی میز، مینیاتوری از جنگ چالدران به دیوار تکیه داده است. میپرسم شعر حافظ است؟ فقط کلمه حافظش را میتوانم بخوانم. میگوید: «بله مصرعی از حافظ به خط استاد شیرازی است که با کامپیوتر رویش کار کردهام؛ بیار باده و اول به دست حافظ ده.»
پرسشی از عبدالله ندارم. میخواهم از چالدران حرف بزند و آنچه سینه به سینه از نبرد پانصد سال پیش به او و همشهریهایش رسیده. میگوید: «ما اینجا به ظاهر مغازهدار و راننده و کاسبیم، درواقع ما نیروی نظامی و مرزدار کشوریم. جنگ چالدران برای ما منشأ مقاومت و حماسه است. برای همین چالدرانیها همواره به سلحشوری شهره بودهاند بویژه در جنگ تحمیلی هشت ساله. جنگ چالدران را باید از دید عرق ملی و حس وطن پرستی دید. به هرحال ما هیچ وقت به کشور دیگری حمله نکردهایم و همیشه درحال دفاع بودهایم و البته جانانه هم دفاع کردهایم. در جنگ چالدران هم همین طور؛ دشمن با بیش از 100هزار نیروی نظامی و توپ و تفنگ به خاک ما حمله کرد. برخی منابع به 220 هزار نفر هم اشاره کردهاند درحالی که سپاه ما 30 هزار نفر بود و با شمشیر و تیر و کمان میجنگید. ما در این جنگ بیش از 25 هزار شهید دادیم. دشمن به هرجا رسید ویران کرد و صنعتگران و هنرمندان و خطاطان و معماران آذربایجان بویژه تبریز پایتخت صفویه را به اسیری برد که همانها در عثمانی سبکی نو در رشتههای مختلف هنر بویژه معماری بهوجود آوردند. همه اینها جلوی چشم ماست و ما هر لحظه این حس را داریم که مبادا دوباره دشمنی مرزهای کشور را تهدید کند.»
عبدالله هنرمند و خطاط چالدرانی شعار نمیدهد، او این حرفها را ساده و صادقانه در کنج مغازه نیمه بازش به زبان میآورد و از داخل کشوی میزش نامهای بیرون میکشد که چند سال پیش به فرماندار نوشته و از او خواسته برای احترام به شهدای جنگ چالدران و زنده نگه داشتن این واقعه بزرگ، المانها و نشانههایی در شهر طراحی و یادمانها و نشستهایی برگزار شود. نیازی به پرسش نیست، آنچه به چشم خود در خیابانها میبینم، به وضوح نشان میدهد نامه او بیپاسخ مانده است و جای تأسف دارد که در مقبره سیدصدرالدین و عبدالباقی، حتی نشانی از پرچم نیز نمیبینم.
دور تا دور دشت چالدران کوهستانی است و در آخرین روز پاییز پوشیده از برف. اغلب اهالی دامدارند و زمستان به ییلاق میروند. همان کوههایی که زمانی توپهای عثمانی از بلندای آن چالدران را درهم میکوبید. تکهای ابر از میان دو کوه سرازیر میشود و مقبره سیدصدرالدین و عبدالباقی را میپوشاند. در مقبره بسته است و کسی آن حوالی نیست. گشتی در حیاط میزنم و برمیگردم.
رسول آذرطوسی خبرنگار دفتر چالدران صداوسیما میگوید، بیرون مقبره متعلق به اوقاف است و داخل آن متعلق به میراث فرهنگی. برای همین از یکسو اختلافات اداری و از سوی دیگر بیمهری و کم توجهیها باعث شده مقبره سیدصدرالدین جایگاه واقعی خود را پیدا نکند. اگر مسافری بخواهد آنجا برود، نه سرویس بهداشتی پیدا خواهد کرد، نه مغازهای، نه جایی برای اقامت و نه هیچ چیز دیگری. با خودم میگویم و نه حتی یک پرچم. به کارخانه ترکیه در باریکه قرهسو فکر میکنم که دیروز دیدهام؛ با آن پرچم بلند و بزرگی که هم از ارمنستان پیداست، هم نخجوان و هم ایران. ارتش صفویه برای افراشته ماندن پرچم جنگید و حالا بر سر مقبره شهدایش نشانی از پرچم نیست. به چالدران بازمیگردم بیآن که توانسته باشم بر سر قبر شهدا، فاتحهای بخوانم.
سیدصدرالدین وزیر اعظم شاه اسماعیل، شیرازی بود و عبدالباقی فرمانده قرارگاه، از نوادگان شاه نعمتالله ولی کرمانی که اینجا در چالدران از کارشناسی میشنوم هویزه به دنیا آمده بود. سارو بیرو از فرماندهان نامدار لشکر ایران اهل بانه و خان محمد استاجلو اهل دیاربکر. استاجلو پیش از جنگ حاکم دیاربکر بود و نامه تهدیدآمیزی به سلطان سلیم نوشته بود.
علیرضا اکبری به یاری همه ایرانیان در این نبرد اشاره میکند؛ کردها، لرها، مازندرانیها، گیلکها... و درباره تالشها میگوید آنها سگهای بزرگ جثهای با خود به جنگ آورده بودند و با همین سگها چه بلایی که سر لشکر عثمانی نیاوردند. او را کنار مغازه عبدالله میبینم. طوری از جنگ چالدران حرف میزند که انگار یک هفته پیش اتفاق افتاده است: «عثمانی ینی چری را هم به جنگ آورده بود. ارتشی بیرحم که از کودکی از خانواده جدا میشدند و تحت تعلیم نظامی قرار میگرفتند. واقعاً جنگ، جنگ نابرابری بود و درست است که ظاهراً شکست خوردیم اما اگر مقاومت جانانه ارتش ایران نبود، ممکن بود کل کیان مملکت برباد برود.»
به محرم عبداللهپور رئیس اداره میراث فرهنگی چالدران میگویم پیش از سفر به این شهر احساس میکردم وارد موزهای پانصد ساله خواهم شد. آنطور که شنیدهام اینجا خیلیها در خانههایشان تابلویی از جنگ چالدران دارند اما در شهر چیزی جز میدان صفویه و تندیس کوچکی از شاه اسماعیل نمیبینم. میگوید: «چیزی که شما میخواهید اتفاق نخواهد افتاد مگر بههمت خود شما وگرنه صدای ما بهجایی نمیرسد. قدم اول معرفی چالدران است که هنوز اتفاق نیفتاده.» او که تجربه کار در زاهدان و خرمشهر و مسجد سلیمان و کرمان و کرمانشاه و بردسکن دارد، این کاستی را عمومی میداند و میگوید دیگران برای شناخت مکتب ما و فرهنگ و تمدن ما بیش از خود ما هزینه میکنند. جنگ چالدران جنگ سبک و کوچکی نیست اما برای زنده نگه داشتن آن در ذهن نسل جوان کاری نکردهایم: «ببینید جانفشانی تا چه حد بوده که زخمیها به جای اینکه میدان را ترک کنند، میماندند تا شب با روشن کردن مشعل و جا به جا شدن، ترس در دل دشمن بیندازند. سارو بیرو تا پای شکست عثمانی پیش رفت. ما باید اینها را برای نسل جوان بازگو کنیم.»
چالدران هم مثل اغلب شهرهای آذربایجان غربی، شهری دو زبانه و چند زبانه است و اینجا ترکزبان و کردزبان کنار هم زندگی میکنند. بدیر از مغازهداران کرد چالدران هم با همان حرارت از این نبرد تاریخی میگوید که بقیه همشهریهایش. مردی حدود شصت و چند ساله که از ناآشنایی نسلهای جوان با هویت تاریخی خود افسوس میخورد: «خدا بیامرز حاجی ابوالحسن نامی اینجا بود که یک کتاب قدیمی از جنگ چالدران داشت. یادم میآید با خیلیها رفته بودیم خارج شهر و حاجی کتابش را هم با خودش آورده بود و برای ما توضیح میداد که روی آن تپه چه اتفاقی افتاده و روی این یکی کوه چه شده و چند نفر شهید شدهاند و دشمن توپهایش را کجا مستقر کرده بوده و از این حرفها. ما اینها را میشنیدیم و خون در رگ وطن پرستیمان میجوشید. الان هم البته همچنان در شب نشینیها و دورهمیها از چالدران حرف میزنیم ولی نسل جوان آن طور که باید و شاید در این فکرها نیست.»
چالدران را در تکاپوی شب چله پشت سر میگذارم و به سمت ارومیه میروم. میدانم امشب اهالی شهر دور کرسیها جمع میشوند و از دلاوریهای سارو بیرو و خان محمد استاجلو تعریف میکنند. بهانه لازم نیست؛ اینجا در هر خانهای مینیاتوری از این نبرد نابرابر هست.
محبوبیت سردار دلها ورای سانسور رسانه
علی بهادری جهرمی
سخنگو و رئیس شورای اطلاع رسانی دولت
مدتهاست که کار امپراطوری رسانهای غرب از سانسور پشت پرده به حذف علنی و ساختاری رسیده است. اگر پیش از این غولهای رسانهای و کارتلهای خبرپراکنی با گلچین کردن اخبار، تنها موارد خاص و از پیش تعیین شده را به سمع و نظر شنونده و بیننده میرساندند، اما اکنون آنها آشکارا به حذف مطالبات عمومی اقدام کرده و ابایی هم از این مقابله با خواست عموم ملتها ندارند.
حذف میلیونها تصویر و متن ناظر به شهید سلیمانی از اینستاگرام یک نمونه واضح از مقابله رسانهای غرب با مطلوب ملتهاست. شهید سلیمانی سردار دلهای ایرانیان و مراد آزادیخواهان جهان است، اما بنگاههای مجازی بدون کوچکترین توجهی به محبوبیت بیحدوحصر این شهید بین بخش عظیمی از مردم جهان، تنها به استناد یک پروتکل ابلاغی از سوی دولت تروریست امریکا، هرگونه چرخش نام و تصویر شهید سلیمانی را حذف کرده و میکنند.
فارغ از نقض فاحش آزادی بیان و آزادی رسانه از سوی این رسانههای امریکایی، آنچه ورای این اتفاق قابل دریافت است میزان وابستگی و غیرمستقل بودن رسانهها در امریکاست. این وابستگی تا حدی است که بهرغم اطلاع گردانندگان کارتلهای رسانهای از محبوبیت شهید سلیمانی و با وجود آوردههای زیاد حضور کاربران مشتاق شهید سلیمانی در این شبکههای مجازی، رسانهها برای خوشرقصی و البته از سر اجبار به سیاستهای حذفی رسانهای امریکا تن داده و کوچکترین استقلالی در این رابطه نمیتوانند که داشته باشند.
همین کشورها با همین میزان از وابستگی رسانهای، مدام به سایر کشورها توصیه کاربست آزادی رسانهای میکنند و طنزتر آنکه به دلیل نقض آزادی رسانهها، علیه کشورها قطعنامههای حقوقبشری صادر میکنند! این واپسگرایی در استفاده از رسانه و تفسیرهای مندرآوردی از آزادی رسانه و مطبوعات، نه از میزان محبوبیت سوژههای مورد اقبال کاربران میکاهد و نه موجب شکلگیری ذائقههای جدید و پایدار در مخاطبان میشود. این موضوع غیرقابلانکار است که با انبوه رسانهها و فضاهای مجازی، مرجعیت رسانه از دست چند فضای خاص خارج شده و ورای همه اینها، آنچه باعث گشتآوری بیشتر یک خبر، یک موضوع و یک کاریزما بین ملتهاست، همذاتپنداری دلی و ذهنی مخاطبان با آنچه میپسندند است. این اتفاق با اقدام هماهنگ کاربران ایرانی و دوستداران حاج قاسم در امتیازهای منفیای که به اینستاگرام دادند، بیش از پیش رخ نمایاند.
درست است که رویههای سیاسی شکل گرفته حول رسانههای غیرآزاد عوض شدنی نیست یا لااقل به سادگی تغییر نمیکند، اما هزینهتراشی، آگاهیبخشی و رویهسازی مقابل این اقدامات، ناقض آزادیهای اساسی ضروری است.
هرچه این اقدامات مردمیتر باشد و سازمانهای مردمنهاد آن را به پیش ببرند، اثرگذاری بیشتری حاصل خواهد شد. البته اقدام حقوقی دولت در مجامع فراملیای که نیازمند پیگیریهای دولتی است هم به جای خود مؤثر است؛ نامهنگاریهای حقوقی وزارت ارتباطات یکی از این اقدامات دولتی است. حمایت از خیزشهای مردمی و تقویت سازمانهای مردمنهاد به منظور مواجهه حقوقی با عرفهای ضدحقوق بشری متداول شده از جمله در رسانههای غربی، از برنامههای جدی دولت مردمی است.
سخنگو و رئیس شورای اطلاع رسانی دولت
مدتهاست که کار امپراطوری رسانهای غرب از سانسور پشت پرده به حذف علنی و ساختاری رسیده است. اگر پیش از این غولهای رسانهای و کارتلهای خبرپراکنی با گلچین کردن اخبار، تنها موارد خاص و از پیش تعیین شده را به سمع و نظر شنونده و بیننده میرساندند، اما اکنون آنها آشکارا به حذف مطالبات عمومی اقدام کرده و ابایی هم از این مقابله با خواست عموم ملتها ندارند.
حذف میلیونها تصویر و متن ناظر به شهید سلیمانی از اینستاگرام یک نمونه واضح از مقابله رسانهای غرب با مطلوب ملتهاست. شهید سلیمانی سردار دلهای ایرانیان و مراد آزادیخواهان جهان است، اما بنگاههای مجازی بدون کوچکترین توجهی به محبوبیت بیحدوحصر این شهید بین بخش عظیمی از مردم جهان، تنها به استناد یک پروتکل ابلاغی از سوی دولت تروریست امریکا، هرگونه چرخش نام و تصویر شهید سلیمانی را حذف کرده و میکنند.
فارغ از نقض فاحش آزادی بیان و آزادی رسانه از سوی این رسانههای امریکایی، آنچه ورای این اتفاق قابل دریافت است میزان وابستگی و غیرمستقل بودن رسانهها در امریکاست. این وابستگی تا حدی است که بهرغم اطلاع گردانندگان کارتلهای رسانهای از محبوبیت شهید سلیمانی و با وجود آوردههای زیاد حضور کاربران مشتاق شهید سلیمانی در این شبکههای مجازی، رسانهها برای خوشرقصی و البته از سر اجبار به سیاستهای حذفی رسانهای امریکا تن داده و کوچکترین استقلالی در این رابطه نمیتوانند که داشته باشند.
همین کشورها با همین میزان از وابستگی رسانهای، مدام به سایر کشورها توصیه کاربست آزادی رسانهای میکنند و طنزتر آنکه به دلیل نقض آزادی رسانهها، علیه کشورها قطعنامههای حقوقبشری صادر میکنند! این واپسگرایی در استفاده از رسانه و تفسیرهای مندرآوردی از آزادی رسانه و مطبوعات، نه از میزان محبوبیت سوژههای مورد اقبال کاربران میکاهد و نه موجب شکلگیری ذائقههای جدید و پایدار در مخاطبان میشود. این موضوع غیرقابلانکار است که با انبوه رسانهها و فضاهای مجازی، مرجعیت رسانه از دست چند فضای خاص خارج شده و ورای همه اینها، آنچه باعث گشتآوری بیشتر یک خبر، یک موضوع و یک کاریزما بین ملتهاست، همذاتپنداری دلی و ذهنی مخاطبان با آنچه میپسندند است. این اتفاق با اقدام هماهنگ کاربران ایرانی و دوستداران حاج قاسم در امتیازهای منفیای که به اینستاگرام دادند، بیش از پیش رخ نمایاند.
درست است که رویههای سیاسی شکل گرفته حول رسانههای غیرآزاد عوض شدنی نیست یا لااقل به سادگی تغییر نمیکند، اما هزینهتراشی، آگاهیبخشی و رویهسازی مقابل این اقدامات، ناقض آزادیهای اساسی ضروری است.
هرچه این اقدامات مردمیتر باشد و سازمانهای مردمنهاد آن را به پیش ببرند، اثرگذاری بیشتری حاصل خواهد شد. البته اقدام حقوقی دولت در مجامع فراملیای که نیازمند پیگیریهای دولتی است هم به جای خود مؤثر است؛ نامهنگاریهای حقوقی وزارت ارتباطات یکی از این اقدامات دولتی است. حمایت از خیزشهای مردمی و تقویت سازمانهای مردمنهاد به منظور مواجهه حقوقی با عرفهای ضدحقوق بشری متداول شده از جمله در رسانههای غربی، از برنامههای جدی دولت مردمی است.
چرا تزریق دوز دوم و سوم واکسن ضرورت دارد؟
سجاد اسماعیلی
مشاور رئیس سازمان غذا و دارو
دولت دکتر رئیسی نشان داده است اهتمام جدی به تهیه و تأمین واکسنهای مورد نیاز کشور دارد این در حالی است که ایران پنج پیک شیوع کرونا را پشت سر گذاشته و در پیک پنجم بیماری که بهدلیل شیوع سویه غالب دلتا شدیدتر از بقیه بود، نه تنها تختهای بیمارستانی بهطور کامل اشباع شدند، بلکه شاهد بودیم کمبودهای مقطعی در تأمین دارو و تجهیزات پزشکی مورد نیاز بیماران نیز بهوجود آمد.به هر حال با وجود آنکه قبل از روی کار آمدن دولت فعلی تنها 19 میلیون دوز واکسن وارد شده بود و دولت سیزدهم در طول پنج ماه تا پایان آذرماه، حدود 131 میلیون دوز واکسن برای کشور از طریق واردات تأمین کرد. علاوه بر این حدود 25 میلیون دوز واکسن نیز توسط تولیدکنندههای داخلی تأمین شده است. اهتمام جدی دولت سیزدهم موجب شد از وضعیت مرگ روزانه که در برههای به 700 بیمار در روز رسیده و نقشه کرونایی کشور یکپارچه قرمز شده بود، امروز آمارمرگ و میر روزانه به زیر 20 نفر برسد و نقشه کرونایی کشور به رنگ آبی دربیاید. علاوه بر این، از حدود 7 هزار بیمار بستری در بخشهای مراقبت ویژه به حدود 2700 بیمار رسیدهایم. طبیعتاً، همه این دستاوردها مرهون اثربخشی واکسیناسیون است که در کنار تأمین جهادی واکسن، مردم نیز از واکسیناسیون علیه کووید19 استقبال کردند و میزان قابل توجهی دوز اول و دوم واکسن در جمعیت هدف تزریق شد. گرچه عدم تزریق واکسن از سوی عدهای از اقشار جامعه بحث مهمی است که متخصصان مربوطه در حوزههای علوم اجتماعی و علوم پزشکی درباره آن باید به بحث و تبادل نظر بنشینند.در شرایط فعلی، همافزایی همه دستگاههای متولی حاکمیتی و مردمی باید برای تشویق و فرهنگسازی افرادی صرف شود که دوز اول یا دوم را دریافت کرده و الان بخش عمدهشان باید دوز سوم یا یادآور و بخشی دیگر دوز دوم را تزریق کنند. چنین دغدغهای در جلسه کمیته اطلاعرسانی و مدیریت عملیات روانی ستاد ملی مقابله با کرونا نیز مطرح شده است؛ به این معنا که برای اینکه گرفتار پیک ششم بیماری ناشی از گردش بالای سویه امیکرون نشویم، بهتر است با تمام توان و اطلاعرسانی مناسب و بهنگام، مردم را برای تزریق دوز دوم و سوم تشویق کنیم.
بدیهی است به خاطر همت دولت سیزدهم، مردم نگران تأمین واکسن نباشند. محوریت ستاد ملی مقابله با کرونا، تأمین واکسن (از منابع وارداتی و تولیدات داخلی) است. ستاد ملی مقابله با کرونا، تأمین ارز مورد نیاز برای تأمین مواد اولیه و جانبی واکسنهای داخلی را تصویب کرده است و هر اندازه شرکتهای تولیدکننده داخلی واکسن تولید کنند، آنها را خریداری و یا حتی پیشخرید میکند؛ لیکن همانطور که گفته شد محوریت تأمین واکسن است.اگر بخواهیم اثربخشی واکسنهای موجود در سبد واکسیناسیون را برای سویه امیکرون ارزیابی کنیم، با توجه به اینکه بر اساس مطالعات انجام شده امیکرون کمتر از سویه دلتا باعث بستری و بیماریزایی میشود؛ بنابراین همچنان بهترین واکسن، در دسترسترین واکسن جهت تزریق است. علاوه بر این، وزارت بهداشت نیز دستورالعمل تزریق دوز سوم واکسنها را اعلام کرده است و به میزان کافی، واکسن برای تزریق دوز دوم و سوم وجود داشته و در صورت نیاز بیشتر، تأمین خواهد شد.برای جلوگیری از وقوع پیک ششم کرونا در کشور بر اساس شیوع واریانت امیکرون، همکاری مردم و اطلاعرسانی لازم برای تکمیل زنجیره واکسیناسیون ضرورت دارد؛ چرا که وقوع پیک مجدد، کشور را به سمت تعطیلیهای گسترده و محدودیتها پیش برده و همه اینها با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی به ضرر جامعه بوده و باعث بههمریختگی در برنامهریزیهای لازم میشود.
مشاور رئیس سازمان غذا و دارو
دولت دکتر رئیسی نشان داده است اهتمام جدی به تهیه و تأمین واکسنهای مورد نیاز کشور دارد این در حالی است که ایران پنج پیک شیوع کرونا را پشت سر گذاشته و در پیک پنجم بیماری که بهدلیل شیوع سویه غالب دلتا شدیدتر از بقیه بود، نه تنها تختهای بیمارستانی بهطور کامل اشباع شدند، بلکه شاهد بودیم کمبودهای مقطعی در تأمین دارو و تجهیزات پزشکی مورد نیاز بیماران نیز بهوجود آمد.به هر حال با وجود آنکه قبل از روی کار آمدن دولت فعلی تنها 19 میلیون دوز واکسن وارد شده بود و دولت سیزدهم در طول پنج ماه تا پایان آذرماه، حدود 131 میلیون دوز واکسن برای کشور از طریق واردات تأمین کرد. علاوه بر این حدود 25 میلیون دوز واکسن نیز توسط تولیدکنندههای داخلی تأمین شده است. اهتمام جدی دولت سیزدهم موجب شد از وضعیت مرگ روزانه که در برههای به 700 بیمار در روز رسیده و نقشه کرونایی کشور یکپارچه قرمز شده بود، امروز آمارمرگ و میر روزانه به زیر 20 نفر برسد و نقشه کرونایی کشور به رنگ آبی دربیاید. علاوه بر این، از حدود 7 هزار بیمار بستری در بخشهای مراقبت ویژه به حدود 2700 بیمار رسیدهایم. طبیعتاً، همه این دستاوردها مرهون اثربخشی واکسیناسیون است که در کنار تأمین جهادی واکسن، مردم نیز از واکسیناسیون علیه کووید19 استقبال کردند و میزان قابل توجهی دوز اول و دوم واکسن در جمعیت هدف تزریق شد. گرچه عدم تزریق واکسن از سوی عدهای از اقشار جامعه بحث مهمی است که متخصصان مربوطه در حوزههای علوم اجتماعی و علوم پزشکی درباره آن باید به بحث و تبادل نظر بنشینند.در شرایط فعلی، همافزایی همه دستگاههای متولی حاکمیتی و مردمی باید برای تشویق و فرهنگسازی افرادی صرف شود که دوز اول یا دوم را دریافت کرده و الان بخش عمدهشان باید دوز سوم یا یادآور و بخشی دیگر دوز دوم را تزریق کنند. چنین دغدغهای در جلسه کمیته اطلاعرسانی و مدیریت عملیات روانی ستاد ملی مقابله با کرونا نیز مطرح شده است؛ به این معنا که برای اینکه گرفتار پیک ششم بیماری ناشی از گردش بالای سویه امیکرون نشویم، بهتر است با تمام توان و اطلاعرسانی مناسب و بهنگام، مردم را برای تزریق دوز دوم و سوم تشویق کنیم.
بدیهی است به خاطر همت دولت سیزدهم، مردم نگران تأمین واکسن نباشند. محوریت ستاد ملی مقابله با کرونا، تأمین واکسن (از منابع وارداتی و تولیدات داخلی) است. ستاد ملی مقابله با کرونا، تأمین ارز مورد نیاز برای تأمین مواد اولیه و جانبی واکسنهای داخلی را تصویب کرده است و هر اندازه شرکتهای تولیدکننده داخلی واکسن تولید کنند، آنها را خریداری و یا حتی پیشخرید میکند؛ لیکن همانطور که گفته شد محوریت تأمین واکسن است.اگر بخواهیم اثربخشی واکسنهای موجود در سبد واکسیناسیون را برای سویه امیکرون ارزیابی کنیم، با توجه به اینکه بر اساس مطالعات انجام شده امیکرون کمتر از سویه دلتا باعث بستری و بیماریزایی میشود؛ بنابراین همچنان بهترین واکسن، در دسترسترین واکسن جهت تزریق است. علاوه بر این، وزارت بهداشت نیز دستورالعمل تزریق دوز سوم واکسنها را اعلام کرده است و به میزان کافی، واکسن برای تزریق دوز دوم و سوم وجود داشته و در صورت نیاز بیشتر، تأمین خواهد شد.برای جلوگیری از وقوع پیک ششم کرونا در کشور بر اساس شیوع واریانت امیکرون، همکاری مردم و اطلاعرسانی لازم برای تکمیل زنجیره واکسیناسیون ضرورت دارد؛ چرا که وقوع پیک مجدد، کشور را به سمت تعطیلیهای گسترده و محدودیتها پیش برده و همه اینها با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی به ضرر جامعه بوده و باعث بههمریختگی در برنامهریزیهای لازم میشود.
مسئولیت پذیری، مسئولیت ناپذیری
دولت در حالی با اصلاح ساختار لایحه بودجه به دنبال راهکارهای کنترل تورم و حمایت از معیشت مردم است که همچنان با موضوع «حذف ارز ترجیحی بخشی از کالاها» دست و پنجه نرم میکند.
علت این موضوع نیز به تکلیف قانونی مجلس در بودجه برمیگردد. باید یادآوری کرد که نتایج تأسفبار تولد و «به اصطلاح» مدیریت ارز 4200 تومانی در دولت سابق موجب هدر رفتن میلیاردها دلار ذخایر ارزی کشور شد.
دولت با همراهی صاحبنظران ارشد اقتصادی، به دنبال تثبیت راهکاری عادلانه، منطقی و با کمترین آثار تورمی است تا این یارانه عظیم ارزی را به جای تعداد معدودی دلال به سفره مردم برساند.
باید یادآوری کرد که دولت گذشته در لایحه بودجه 1400 که به تصویب مجلس رسید، تأمین حدود 8 میلیارد دلار ارز ترجیحی را برنامهریزی کرده بود که متأسفانه تنها در 8 ماه نخست امسال، 11 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی مطابق دست فرمان دولت قبل، تخصیص داده شده است. در 5 ماهه نخست امسال نیز تمامی 8.5 میلیارد دلار ارز ترجیحی خرج شده و مخازن کالاهای اساسی کشور با وضعیت نامناسبی تحویل دولت جدید شد.
بنابراین گزارهها، حال که اراده رئیس جمهور و تیم اقتصادی او بر برداشتن این بار عظیم از روی دوش مردم و کشور است، دولت با هجمههایی غیرمنطقی روبهرو شده است.
اگرچه پرواضح است که هر تصمیم حاکمیتی باید بر مبنای کار کارشناسی دقیق و برنامهریزی اصولی باشد اما بدیهی است که نمیتوان بیش از این اجازه داد تا ضرر ارز چند نرخی بر سودش بچربد و راضی به آن شد که در بر همان پاشنه سابق بچرخد به ویژه آن که دولت مقدمات کارشناسی لازم برای ساماندهی ارز ترجیحی را انجام داده است.
حال که دولت مسئولیت انجام این کار سخت را -که دولت قبل و مجلس تن به آن ندادند- بر عهده گرفته است، هجمه رسانهای و بدون پشتوانه کارشناسی روشن، نشان از بیمسئولیتی در قبال مسائل سرنوشتساز اقتصادی است؛ چه آنکه اگر این هجمهها از تریبون نمایندگی مردم برخیزد، دوچندان ناصواب خواهد بود.
هنوز یک ماه از رد لایحه دولت در اختصاص منابع ارزی جهت استفاده در چهار ماه آخر سال نگذشته است؛ همان زمان هم نمایندگان محترم مجلس اظهار داشتند که تصمیمگیری در موضوع ارز ترجیحی در اختیار دولت است.
طبق گزارشها و برآوردها از ابتدای سال 97 تاکنون بیش از 65 میلیارد دلار ارز ترجیحی برای واردات کالاها اختصاص یافته است که در این تخصیصها چیزی حدود 70درصد انحراف وجود داشته است.
قیمت کالاهای اساسی نیز طی این سالها همگام با افزایش نرخ ارز، افزایش یافته و چند برابر شده است. پیشبینی کارشناسان هم این است که در صورت ادامه دار بودن روند تخصیص ارز 4200 تومانی به شیوه فعلی، به 15 میلیارد دلار ارز ترجیحی تا پایان سال 1400 نیاز است. حالا سؤال اینجاست با توجه به انحراف بالای این تخصیص، این رانت عظیم به جیب چه کسانی میرود؟ چه کسانی مدافع باقی ماندن و حذف نشدن دلار 4200 تومانی هستند و این مسیر نادرست که کشور به قول معروف هم چوب و هم پیاز را بخورد، تا چه زمانی باید ادامه داشته باشد؟
آنچه مشخص و همواره مورد تأکید بوده، هماهنگی قوای سهگانه در اراده، تصمیم و عمل برای کاهش مشکلات و بازسازی اقتصادی کشور است؛ همچنین نه تنها باب نقد بسته نیست بلکه دولت همواره محتاج نقد و ارائه نقطهنظرات کارشناسان است اما بیان بیپروای سخنانی از تریبونهای رسمی که پشتوانه کارشناسی آن مورد تردید است و همچنین اراده سهمخواهی از دولتی که مسئولیت حل مشکلات اقتصادی ویران کننده و تلنبار شده را برعهده گرفته است، به نوعی نپذیرفتن نقش خود در رفع مشکلات مردم است.
اصرار بر نادیدهگرفتن آثار مثبت ساماندهی ارز ترجیحی و سنگینی وزنه سود نسبت به ضرر در معیشت مردم و از سوی دیگر اصرار بر بزرگنمایی نقاط ضعف، نه تنها خدمت و کمک به حل مشکلات کشور نیست بلکه نشانگر مسئولیتناپذیری در ادای دین نمایندگی در دفاع از حقوق ملت ایران است.
علت این موضوع نیز به تکلیف قانونی مجلس در بودجه برمیگردد. باید یادآوری کرد که نتایج تأسفبار تولد و «به اصطلاح» مدیریت ارز 4200 تومانی در دولت سابق موجب هدر رفتن میلیاردها دلار ذخایر ارزی کشور شد.
دولت با همراهی صاحبنظران ارشد اقتصادی، به دنبال تثبیت راهکاری عادلانه، منطقی و با کمترین آثار تورمی است تا این یارانه عظیم ارزی را به جای تعداد معدودی دلال به سفره مردم برساند.
باید یادآوری کرد که دولت گذشته در لایحه بودجه 1400 که به تصویب مجلس رسید، تأمین حدود 8 میلیارد دلار ارز ترجیحی را برنامهریزی کرده بود که متأسفانه تنها در 8 ماه نخست امسال، 11 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی مطابق دست فرمان دولت قبل، تخصیص داده شده است. در 5 ماهه نخست امسال نیز تمامی 8.5 میلیارد دلار ارز ترجیحی خرج شده و مخازن کالاهای اساسی کشور با وضعیت نامناسبی تحویل دولت جدید شد.
بنابراین گزارهها، حال که اراده رئیس جمهور و تیم اقتصادی او بر برداشتن این بار عظیم از روی دوش مردم و کشور است، دولت با هجمههایی غیرمنطقی روبهرو شده است.
اگرچه پرواضح است که هر تصمیم حاکمیتی باید بر مبنای کار کارشناسی دقیق و برنامهریزی اصولی باشد اما بدیهی است که نمیتوان بیش از این اجازه داد تا ضرر ارز چند نرخی بر سودش بچربد و راضی به آن شد که در بر همان پاشنه سابق بچرخد به ویژه آن که دولت مقدمات کارشناسی لازم برای ساماندهی ارز ترجیحی را انجام داده است.
حال که دولت مسئولیت انجام این کار سخت را -که دولت قبل و مجلس تن به آن ندادند- بر عهده گرفته است، هجمه رسانهای و بدون پشتوانه کارشناسی روشن، نشان از بیمسئولیتی در قبال مسائل سرنوشتساز اقتصادی است؛ چه آنکه اگر این هجمهها از تریبون نمایندگی مردم برخیزد، دوچندان ناصواب خواهد بود.
هنوز یک ماه از رد لایحه دولت در اختصاص منابع ارزی جهت استفاده در چهار ماه آخر سال نگذشته است؛ همان زمان هم نمایندگان محترم مجلس اظهار داشتند که تصمیمگیری در موضوع ارز ترجیحی در اختیار دولت است.
طبق گزارشها و برآوردها از ابتدای سال 97 تاکنون بیش از 65 میلیارد دلار ارز ترجیحی برای واردات کالاها اختصاص یافته است که در این تخصیصها چیزی حدود 70درصد انحراف وجود داشته است.
قیمت کالاهای اساسی نیز طی این سالها همگام با افزایش نرخ ارز، افزایش یافته و چند برابر شده است. پیشبینی کارشناسان هم این است که در صورت ادامه دار بودن روند تخصیص ارز 4200 تومانی به شیوه فعلی، به 15 میلیارد دلار ارز ترجیحی تا پایان سال 1400 نیاز است. حالا سؤال اینجاست با توجه به انحراف بالای این تخصیص، این رانت عظیم به جیب چه کسانی میرود؟ چه کسانی مدافع باقی ماندن و حذف نشدن دلار 4200 تومانی هستند و این مسیر نادرست که کشور به قول معروف هم چوب و هم پیاز را بخورد، تا چه زمانی باید ادامه داشته باشد؟
آنچه مشخص و همواره مورد تأکید بوده، هماهنگی قوای سهگانه در اراده، تصمیم و عمل برای کاهش مشکلات و بازسازی اقتصادی کشور است؛ همچنین نه تنها باب نقد بسته نیست بلکه دولت همواره محتاج نقد و ارائه نقطهنظرات کارشناسان است اما بیان بیپروای سخنانی از تریبونهای رسمی که پشتوانه کارشناسی آن مورد تردید است و همچنین اراده سهمخواهی از دولتی که مسئولیت حل مشکلات اقتصادی ویران کننده و تلنبار شده را برعهده گرفته است، به نوعی نپذیرفتن نقش خود در رفع مشکلات مردم است.
اصرار بر نادیدهگرفتن آثار مثبت ساماندهی ارز ترجیحی و سنگینی وزنه سود نسبت به ضرر در معیشت مردم و از سوی دیگر اصرار بر بزرگنمایی نقاط ضعف، نه تنها خدمت و کمک به حل مشکلات کشور نیست بلکه نشانگر مسئولیتناپذیری در ادای دین نمایندگی در دفاع از حقوق ملت ایران است.
عذرخواهی از مخاطبان و افزایش قیمت روزنامه
معروف است زمانی که تورم بالا رود و گرانی شعله کشد، اقلام فرهنگی اولین کالایی است که از سبد خانوار حذف میشود. اکنون در روزگار سختی معیشت مردم و کاهش تولید و مصرف، در روزنامه ایران میکوشیم که خلاف جهت آب شنا کنیم؛ تولید محتوا را افزایش دهیم، تعداد صفحههای روزنامه را دو برابرکنیم و بستهای متنوع از سوژههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، ورزشی و سیاسی را به مخاطبان عزیز و یاران همیشگی روزنامه تقدیم کنیم. اما با توجه به افزایش هزینهها بویژه هزینه کاغذ که سرسامآور در حال جهش است، با اجازه مخاطبان محترم قیمت روزنامه را به 3 هزار تومان افزایش میدهیم. امیدواریم که این افزایش قیمت موجب آزردگی خاطر خوانندگان فهیم نشود و در روزگاری نزدیک با انتشار ضمائم و مجلات مرتبط، رضایت آنها را بیش از گذشته جلب کنیم.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021
پیامک: 3000451213
جوابیه
موضوع: پاسخ به پیام شهروندی مورخ 27 آذر روزنامه ایران / با سلام و احترام، درخصوص درج پیام یکی از شهروندان محترم در روزنامه ایران مبنیبر «خرابی پل عابر پیاده مکانیزه خیابان کرمان» به اطلاع همشهریان عزیز میرساند هر 4 یونیت پلهبرقی در آدرس مذکور، جهت اورهال اساسی جمعآوری شده و پس از انجام تعمیرات و اورهال در محل نصب خواهد شد.
روابط عمومی سازمان حمل و نقل و ترافیک
موضوع: در جواب پیامهای مردمی در رسانهها 23/9/1400 الی 28/9/1400
درخصوص درج پیام مردمی در روزنامه ایران مورخ 28/9/1400، ضمن تشکر از احساس مسئولیت و اعتماد شهروندان به مجموعه مدیریت شهری و پیام دلسوزانه شهروند محترم درجهت نظافت و رسیدگی به فضای سبز معابر خیابان بهار شمالی منتهی به میدان هفتتیر به استحضار میرساند در اسرع وقت نسبت به خواست شهروند، پیگیریهای لازم صورت گرفته و به پیمانکار مربوطه اخطار لازم ابلاغ شد. ضمناً طی هفته جاری و با توجه به طرح تحول نگهداشت شهر، معابر موصوف به صورت ویژه پاکسازی گردیده است. همچنین کنترل و بازدید مستمر از محل در جهت رضایتمندی، آرامش و آسایش شهروندان در دستور کار این مجموعه قرار دارد. مراتب جهت اطلاع و بهرهبرداری لازم به حضور ایفاد میگردد.
سرپرست روابط عمومی
تلفن: 88769075 - 021
پیامک: 3000451213
جوابیه
موضوع: پاسخ به پیام شهروندی مورخ 27 آذر روزنامه ایران / با سلام و احترام، درخصوص درج پیام یکی از شهروندان محترم در روزنامه ایران مبنیبر «خرابی پل عابر پیاده مکانیزه خیابان کرمان» به اطلاع همشهریان عزیز میرساند هر 4 یونیت پلهبرقی در آدرس مذکور، جهت اورهال اساسی جمعآوری شده و پس از انجام تعمیرات و اورهال در محل نصب خواهد شد.
روابط عمومی سازمان حمل و نقل و ترافیک
موضوع: در جواب پیامهای مردمی در رسانهها 23/9/1400 الی 28/9/1400
درخصوص درج پیام مردمی در روزنامه ایران مورخ 28/9/1400، ضمن تشکر از احساس مسئولیت و اعتماد شهروندان به مجموعه مدیریت شهری و پیام دلسوزانه شهروند محترم درجهت نظافت و رسیدگی به فضای سبز معابر خیابان بهار شمالی منتهی به میدان هفتتیر به استحضار میرساند در اسرع وقت نسبت به خواست شهروند، پیگیریهای لازم صورت گرفته و به پیمانکار مربوطه اخطار لازم ابلاغ شد. ضمناً طی هفته جاری و با توجه به طرح تحول نگهداشت شهر، معابر موصوف به صورت ویژه پاکسازی گردیده است. همچنین کنترل و بازدید مستمر از محل در جهت رضایتمندی، آرامش و آسایش شهروندان در دستور کار این مجموعه قرار دارد. مراتب جهت اطلاع و بهرهبرداری لازم به حضور ایفاد میگردد.
سرپرست روابط عمومی
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
تورم به ارث رسیده از دولت قبل در ۷۰ سال گذشته بیسابقه است
-
«ایران» از امروز در 24 صفحه منتشر می شود
-
جمعه سیاه فوتبال ایران
-
پای درد دل خانه بهدوشان
-
ایران را آبی نگه داریم
-
اهتزاز پرچمهای افتخار در 25 استان کشور
-
کمک ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی به صندوقهای بازنشستگی
-
سهل انگاری 75 هزار میلیارد تومانی
-
فروپاشی منطق تحریم
-
عین الاسد آغاز انتقام بود
-
نرخ بیکاری پاییز به 9/ 8 درصد رسید
-
اهواز بدون آبگرفتگی
-
ما مغازهدار نیستیم مرزبانیم
-
محبوبیت سردار دلها ورای سانسور رسانه
-
چرا تزریق دوز دوم و سوم واکسن ضرورت دارد؟
-
مسئولیت پذیری، مسئولیت ناپذیری
-
عذرخواهی از مخاطبان و افزایش قیمت روزنامه
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین